حیرانی
ميمردم و ميخنديد ، ميديد و نميديدم چشمان خمارش را ، چشمان خمارم را تا در دل هم باشيم تاوان بدى داديم او گيره ى مويش را من ايل و تبارم را
#سيد_تقى_سيدى
💌
@heyrani