آقای شهید رئیسی، اگر جسمت هنوز این مابین میبود، یقین دارم که راضی به آنچه برایت نقل میکنم نبودی، اما، هر بار که صدایت را از یک گوشهای میشنوم، نامت را روی تابلوی بلواری میبینم، عکست را با آن لبخند مظلومانهی همیشگی، عبایت را، عمامهات را، هر وقت اینها را میبینم، بی اختیار به گریه میافتم، بیاختیار. الان، بهتر میدانید که محبتتان خیلی ریشهدارتر از باقیست، و من این ریشه را تیمار میکنم و به آن میبالم که با اشک، دانهاش را نخلی تنومند کردهام..