🥀امروز با توجّه به گستردگى رسانه ها، معمولاً با مصاحبه يا دادن بيانيه در اين گونه موارد اقدام مى کنند; ولى آنها که عذر موجهى ندارند به زودى رسوا مى شوند و پايه هاى قدرتشان به لرزه در مى آيد. اين نکته نيز قابل توجّه است که امام(عليه السلام) براى افشاگرى در موارد سوء ظن رعيت دو فايده مهم ذکر فرمود: اوّل: رفع سوء ظن مردم از طريق بيان واقعيت ها و شرح امکانات و تنگناها. دوم: رياضت نفس والى و زمامدار، زيرا او با اين عمل، گويى خود را در اختيار مردم گذارده و از اوج قدرت فرود آمده و همچون يک دوست و برادر، با آنها متواضعانه سخن مى گويد و اين تواضع مايه رياضت نفس و پرورش روح و اخلاق زمامدار است. پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نيز بارها اقدام بر اين کار کرده و اسوه عملى براى اين دستور بود. از جمله: 1. به هنگام تقسيم غنائم فراوان جنگ حنين، هنگامى که براى رؤساى تازه مسلمان قريش مانند ابوسفيان و بعضى ديگر يکصد شتر سهميه قرار داد و سهم مهاجران و انصار پيشين را بسيار کم و در حدود چهار شتر مقرر فرمود، گروهى از آنها سخت ناراحت شدند و بعضى پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را متهم به عدم رعايت عدالت در تقسيم غنيمت نمودند. در اينجا پيغمبر خدا عذر خود را آشکارا بيان کرد و به آنها گفت: من با اين کار محبّت اين افراد را نسبت به اسلام جلب کردم تا مسلمان شوند ولى شما را به اسلامتان (که در وجودتان ريشه دار است واگذاردم) آيا دوست نداريد گروهى شتر و گوسفند ببرند ولى شما محبّت و ايمان به رسول الله را با خود ببريد؟(15) 2. نمونه ديگر جريانى است که در صلح حديبيه اتفاق افتاد. پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در اين صلح که با مشرکان مکه برقرار کرد، اوّلاً حاضر شد بدون انجام اعمال عمره ـ با اينکه خود و يارانش احرام بسته بودند ـ به مدينه باز گردد و ثانياً شرط هايى را که به نفع قريش در اين صلح نامه آمده بود بپذيرد که اين مسأله بر يارانش سنگين بود. از جمله کسانى که زبان به اعتراض گشودند عمر بود. در روايتى آمده که او گفت: «ما شَکَکْتُ فِى الإسْلامِ قَطُّ کَشَکّي يَوْمَ حُدَيْبِيَّةَ; هيچ گاه در اسلام شکى مانند شک روز حديبيه نکردم». خدمت پيغمبر آمده عرض کرد: آيا ما مسلمان نيستيم؟ فرمود: هستيد. عرض کرد: آيا آنها مشرک نيستند؟ فرمود: هستند. عرض کرد: پس چرا ما اين همه خفت و خوارى را در دين خود بپذيريم؟ پيامبر ياران خود را مخاطب قرار داد و فرمود: اين از ناحيه من نبود; خدا چنين دستور صلحى را به من داده و احدى نمى تواند امر پروردگار را مخالفت کند و بدانيد خدا مرا ضايع نخواهد کرد. (و پيروزى ها در پيش است).(16) 3. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم که مى فرمود: چيزى «از مواد غذايى» خدمت پيغمبر آوردند تا (بر اهل صفه) تقسيم کند; ولى به اندازه اى نبود که به همه برسد، از اين رو تنها به جمعى از آنها داد و چون ممکن بود ديگران قلباً ناراحت شوند و معترض باشند، پيامبر در برابر آنها آمد و فرمود: اى اهل صفه مقدار کمى براى ما آورده بودند; من ديدم به همه نمى رسد. آن را به افرادى که نياز بيشترى داشتند دادم (و در آينده جبران خواهد شد).(17)🥀 7️⃣ ✿[ @hazrateshah ]✿ 🥀🥀🥀🖤🖤🥀🥀🥀