سنت‌های فراموش شده‌ی محرم یادش به خیر قدیم بوی محرم ازشب اول مشخص میشد.حس خاصی داشت و کاملا با بقیه ی سال  فرق داشت.تا شب هشتم مردم در هیاتها عزاداری میکردند و ازشب نهم در شهر شبگردی میکردند.هر هیات به دو دسته تقسیم میشد و هر دسته یک بند را با هم تکرار میکردند و بعنوان مهمان به حسینیه های دیگر وارد میشدند و عزاداری میکردند.زیبایی این کار این بود که در تمام شهر نوای یا حسین بلند بود.چه بسیار خانه هایی که اسپند دود میکردند و منتظر عبور هیاتها می ماندند.و چقدر هنگام عبور دو هیات از کنار هم دمهای پاگیری را بلندتر ادا میکردیم.و البته گاهی یک حسینیه ترافیک ورودی  هیات داشت که چند هیات منتظر میماندند که به ترتیب وارد شده و عزاداری کنند.البته رسم بود هیات امام سجاد با طبلهای خاص خودشان معمولا یک شب زودتر بیرون می آمدند.و این هیات ازآنجا که ازجوانان تشکیل شده بود کلاس خاص خودش را داشت.این را هم بگویم که در هر هیات افراد سن بالا و ریش سفید در حسینیه ی خودشان می ماندند و به هیاتهای مهمان خوش آمدگویی میکردند.حیف که این سنت ازبین رفت.حس قشنگش را نوجوانان این دوره نتوانستند درک کنند. یک رسم جالب دیگر که به نظرم مختص هیات نایبها بود در روزعاشورا با وجود خاکی و گلی بودن پای حسینیه در ورودی حسینیه کفشهای خود را در میآوردند و بعنوان یک مکان مقدس با پای برهنه وارد حسینیه می شدند.این هم یک کار خاص و زیبا بود که ازبین رفت . از مهمترین سنتهایی که ازبین رفت مراسم شام غریبان بود که هیات یک پرچم با سرعلم واژگون برمیداشتند و با شمع و نوای «حسین وای حسینم و شام غریبان سحر ندارد امشب سکینه پدر ندارد »در شهر می چرخیدند.و این غمگینترین مراسم محرم  بود. مراسم آقا یا حسین هم که مردم واقعا همه دنبال علم میدویدند و کسی در مکان حسینیه بزرگ توقف نمیکرد و فقط یک ذکر داشت و کسی نباید ذکر دیگری میگفت و جلو هر ذکر دیگر گرفته میشد آن هم ذکر «آقا یا حسین» بود و این ذکر چه سوز و غم عجیبی ایجاد میکرد. و در نهایت از مراسم مظلوم حسینم بگویم که اولا همه بلد بودند چگونه اجرا کنند و در ثانی تماشاگر کمتر بود و همه سعی میکردند شرکت کنند.الان متاسفانه بخاطر اینکه عده ی زیادی که شرکت میکنند مراسم را بلد نیستند دیگرانی که بلدند هم ترجیح میدهند شرکت نکنند. یک قسمت قشنگ در مراسمات تاسوعا عاشورا ورود جداگانه هیات نونهالان بود که بسیار جذاب بود و برای خودش در تاسوعا و عاشورا یک زمان اختصاصی داشتند که آن هم اگر چه جدید ایجاد شده بود ولی بعد مدتی حذف شدند و عملا هیاتهای نونهالان ازاهمیت افتادند.و یکی از مهمترین دلایلش ایجاد هیاتهای بزرگسالان جدید بود که امیدوارم ازاین به بعد  عوض ایجاد هیات جدید ،همین هیاتهای فعلی روز به روز رونق بیشتری بگیرند. کاش دوباره میشد به سنت برگشت که رمز ماندگاری این مراسم حفظ سنت است.وگرنه اگر صرفا به زیبا خوانی و جمعیت زیاد و اینجور چیزها باشد که قطعا شهرهای بزرگتر هم مکانهای بزرگتری دارند هم جمعیت بیشتر و هم مداحان بزرگتر.ما با مراسمی ماندگار مانده ایم و زبانزد شده ایم که از گذشتگان به ارث برده ایم .پس تلاش کنیم ما هم آن را برای  آیندگان به صورت درست به ارث بگذاریم