وقتی صحبت از جبهه و شهدا می‌شود، بیشتر ذهن‌ها به سمت مردان می‌رود؛ حال آن‌که کم نبودند زنان و دختران شیردل ایرانی که در جبهه‌ها حضور پیدا کردند و بسیاری نیز به درجه رفیع شهادت رسیدند. روز‌های آخر زمستان سال 1340 در پایتخت ایران در خانواده‌ای مذهبی دختری به نام صدیقه به دنیا آمد. دوران نوجوانی صدیقه همراه با روز‌های مبارزات مردم علیه رژیم پهلوی بود. صدیقه با این‌که سن و سالی نداشت، در تظاهرات‌ها شرکت می‌کرد و تا صبح به مداوای مجروحان می‌پرداخت. در مدرسه نیز سردسته مخالفان شاه بود و بقیه را هدایت می‌کرد. یک‌بار که بچه‌ها وسط حیاط مدرسه جمع شده بودند و شعار می‌دادند، یکی از سربازان برای ساکت کردن آن‌ها به مدرسه آمد. توهین آن سرباز به امام‌خمینی(ره) باعث شد صدیقه سیلی محکمی به گوش او بزند. حرکت شجاعانه صدیقه به همه مدرسه دل و جرأت داد و زمانی که فرمانده و سربازانش برای دستگیری او به مدرسه ریختند، دانش‌آموزان و حتی معلمان و همکاران جلوی آن‌ها ایستادند و گفتند: «همه ما مثل هم هستیم.» در نتیجه آن‌ها مجبور به ترک مدرسه شدند. هدفش از ابتدا یاری اسلام بود؛ چنان‌چه خود می‌گفت: «اگر قرار است از اسلام محافظت شود، خون ما برای سبز ماندن این درخت تناور ارزشی ندارد.» بعد از پیروزی انقلاب، انجمن اسلامی را در مدرسه‌شان راه انداخت و فعالیت‌هایش را منظم‌تر پیگیر شد. می‌گفت: «نباید در خانه بنشینیم و بگوییم که انقلاب کرده‌ایم. باید بین مردم باشیم و پیام انقلاب را به مردم برسانیم.» آن مدرسه بعد‌ها «مدرسه دخترانه شهید صدیقه رودباری» نام گرفت. ╭┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅╮ 🆔 @hazratkhadijeh1 ╰┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅╯