تو با موسى(ع) اين چنين سخن گفتى: "من عبادت كسى را قبول مى كنم كه دوستان مرا را بشناسد و حقّ آنان را ادا كند". موسى(ع) به سخن تو فكر مى كرد، او دوست داشت بداند دوستان تو چه كسانى هستند، براى همين از تو سؤال كرد: ــ خدايا! آيا منظور تو از دوستانت، ابراهيم و اسحاق و يعقوب(عليهم السلام) هستند؟ ــ آنان كه نامشان را بردى، دوستان من هستند، امّا منظور من كسانى بود كه به خاطر آن ها آدم و حوّا و بهشت را آفريدم. ــ خدايا! آنان چه كسانى هستند؟ ــ محمّد. كسى كه نامش را از نام خود گرفته ام، من محمّد هستم و او محمّد. ــ بار خدايا! مرا از امّت محمّد قرار بده. ــ اى موسى! اگر مقام و منزلت او و خاندان او را بشناسى، از امّت او خواهى بود. اى موسى! هر كس آن ها را بشناسد و به حقّ آن ها اعتراف كند، نزد من مقامى بزرگ خواهد داشت و قبل از آن كه او حاجتش را از من بخواهد، من او را حاجت روا خواهم نمود و در گمراهى ها هدايتش خواهم نمود. 💖💖💖💖🌹💖💖💖 eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef