دانشگاه حجاب
#خوابهای_پریشان 🎭🔪🚬🎲 قسمت بیست و هفتم تا اینکه یک روز فاطمه بعد از نماز به من گفت که همراهم می آید
🎭🔪🚬🎲 قسمت بیست و هشتم دیگر چه فرقی میکرد جواب چه بود. من انگیزه ای برای زندگی نداشتم. نرفتم جواب را بپرسم.😢 یک روز ظهر فاطمه آمد پیدایم کرد و گفت: +نمی خوای بدونی جواب آزمایشت چیه؟ -بگو و برو +جواب آزمایشت منفیه، واقعا خدا رو شکر....شنیدی چی گفتم؟ -آره ممنون +تو چته؟ -فقط میخوام تنها باشم +خب چرا؟ بهم بگو چیشده؟ -میدونستم هرکاری کنم هم نمیتونم مثل یه آدم عادی زندگی کنم. گذشته ام دست از سرم بر نمیداره هرشب کابوس! هر روز با شنیدن یه اهنگ با پیچیدن یه عطر تند، با اومدن یه اسم، همه وجودم زیرو رو میشه اعصابم بهم میریزه کاش بمیرم.😭😤 +چاره ظرفی که آلوده شده شکستنش نیست...باید زیر آب پاک و جاری بگیریش تا اونقدر پر از زلالی بشه که آلودگی باقی نمونه😉 -نمی فهمم چی میگی +ذهنتو خاطرتو با یه چیز خوب و آرامش بخش پر کن تا جایی برای مرور خاطرات تلخ گذشته ات باقی نمونه -چی میتونه به اندازه همه عمرم بزرگ باشه اونقدر شیرین باشه که تلخیامو کمرنگ کنه؟ +چیزی که زمینی نیست. یه صدای آسمونی -صدای آسمونی تو گوش بدبختی مثل من نمی پیچه +اگه خودت بخوای میشه -خیلی خب میخوام از وضعی که دارم خلاص بشم چاره ام چیه؟ +قرآن حفظ کن. کلام خدا رو بکش رو سرت -من دو کلاس به زور سواد دارم چطور عربی حالیم بشه؟ +یه واکمن و نوارای استاد پرهیزگارو بهت میدم گوش میکنی سه بار تکراره تو باهوشی حافظتم خوبه، زود حفظ میشی. قرار شد در کشتی نوح بمانم و از طوفان های سهمگین زندگیم عبور کنم. نمیدانم چرا اما با اینکه قرار بود اولین نواری که از قرآن گوش میکنم بخش اول جزء اول باشد اما فاطمه نواری به من داد که دقیقا از سوره یاسین شروع می شد!😍 بارها و بارها به آن آوای دلنشین و آسمانی گوش کردم. این سوره چیزی در وجودم زنده کرده بود که باید میفهمیدمش هرجور شده یک قرآن پیدا کردم تا معنیش را بخوانم. وقتی به آیه ۲۱ رسیدم جواب سوالم را گرفتم... ادامه دارد.... " را هر شب در کانال دنبال کنید" به قلم ✍️: سین. کاف. غفاری @hejabuni