فضیلت دوم
ابلاغ آیات برائت در عید قربان
يک سال پس از فتح مکه در ذیحجة سال نهم هجری آيات نخست سوره ی برائت نازل شد و مشرکين را بین دو ّ امر مخير کرد: يا اسلام بیاورند و يا این که از مکه و مراسم حج خارج شوند!
اما این پیام توحيدی و بیانّيه تطهير شدن مکه از لوث وجود کفار و مشرکين را چـه کسی ابلاغ کند؟
برخی پیشنهاد دادند ابوبکر برای رساندن این آيات به مکه مناسب است؛ چون در جنگ ِ ها هيچ مشرکی از دست او زخمی برنداشته و مشرکان مکه از او کينه ای ندارند!
رسول ا کرم (صلی الله علیه و آله) ابوبکر را فراخواند و آيات اول سورۀ برائت را به او سپرد و فرمان داد تا به مکه برود و این آيات را برای شرکت کنندگان در مراسم حج قرائت کند.
اما چيزی نگذشت که جبرئيل علیه السلام خدمت پیامبر ا کرم(صلی الله علیه و آله) رسيد و عرض کرد:
یّا محمّد! إنه لا ُیَؤ ّد َ ي عنك ّ إلا َ أنت ِ أو رجل منك؛
ای محمد! کار (رسالتت) تو را يا خودت بايد انجام بدهی و يا کسی که از تو باشد! (يعنی مانند خودت باشد.) و پیامبرا کرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «لا ینبغی ِلأ َحُد أن یَبِّلَغ ِ هذا اّلا َر ُجٌل ِمن اهلی»
سزاوار نيست که این آيات را ابلاغ کند مگر مردی از اهل خودم !1
بلا فاصله رسول خدا(صلی الله علیه و آله) علی علیه السلام را برای ابلاغ آيات برائت به سوی مکه اعزام کرد. حضرت علی علیه السلام به امر پیامبر(صلی الله علیه و آله) در بین راه مکه آن آيات را از ابوبکر گرفت و در موسم حج شرکت کرد و با شجاعت و صلابت در ميان مشرکين ايستاد و چندین بار و در روزهای متوالی آن آيات را با صدای بلند قرائت کرد. و ابوبکر از ميان راه به مدينه بازگشت2این جريان در روز دهم ماه ذی الحجه اتفاق افتاده است و اميرالمؤمنين علیه السلام در روزهـای 11و 12و 13ذی الحجه نيز همان آيات سورۀ برائت که معنايش برائت و بیزاری خدا و رسول خدا از مشرکين بود را در جمع مشرکين و کفار و همۀ شرکت کنندگان در مراسم حج قرائت نمودند.
حضرت علی علیه السلام جريان ابلاغ آيات سورۀ برائت را چنين نقل فرمودند: هنگامیکه به مکه آمدم تا آيات سورۀ برائت را بر مشرکين بخوانم، هيچکس در مکه نبود، مگر آنکه دوست داشت مرا تکه تکه کند و هر تکه ای از بدن مرا بر سر کوهی بگذارد! حتی ا گر در این راه جان و مال و خاندانش را نابود سازد! (در چنين شرايط خطرناکی آيات را ابلاغ کردم)
پس از آنکه مأمور يتم را انجام دادم، همگی با تهديد پاسخ مرا دادند و زن و مرد آنان به من اظهار دشمنی و کينه توزی میکردند، اما من با پايداری پاسخ آنان را دادم3
نکات این حدیث
1- حضرت علی علیه السلام در تمام عمرش يک لحظــه هــم بت پرستی نکرده و مشرک نبوده بلکه موحد متولد شده است و با تمام مشرکين مخالفت و مبارزه کرده و اينک خدا و رسول خدا او را به حق انتخاب نمودند تا فرياد برائت از مشرکين را در مکه بلند کند. اما کسانی که سالهای ز يادی ً خود مشرک و بت پرست بودند قهرا شايسته این کار نبودند!
2- وانگهی علی علیه السلام بحکم آيه مباهله نفــس و جان پیامبر است که میتواند کار او را به عهده گرفته به انجام ّ برساند. چنانکه برای هجرت از مکه نيز پیامبر ا کرم او را به جای خود قرار داد تا به همه وعده هايش وفا کند، امانتها را برساند و اهل و عيال حضرت را به مدينه ببرد!
3- حضرت علی علیه السلام بحکم آیه « َ َفمن تِبَعَنی فإنه منی»
(هر کس از من پیرو ی کند از من است) چون پیرو واقعی پیامبر(صلی الله علیه و آله) است از اوست و میتواند کار آن حضرت را انجام دهد!
4- احمـد بن حنبل نقل کرده که پیامبرا کرم (صلی الله علیه و آله) ٌ » فرموند: «علی منی و انا منه لایودی عنی اّلا َ أنا او علی »
پیامبر (صلی الله علیه و آله)فرمودند:
«علی از من است و من از علی هستم و کسی از جانب من نميتوان حق را اداء کند جز خودم، يا علی علیه السلام».4
.1سنن ترمذی: ج،2ص.183
.2خصال: ج ،2ص.128
3.خصال: ج ،2ص.128
4.مسند احمد: ج،4ص.165