﷽ ---- همه که به یک شکل تو را نمی‌خوانند! و تو همه را دوست می‌داری... اگر نسیم می‌وَزد و تسبیح میکند، اگر باران می‌بارد و تقدیس می‌کند، اگر خورشید می‌تابد و تنزیه می‌کند، اگر مرغان آواز و پرواز میکنند و تحمید می‌کنند، من...... روزگاری، ساعات مبارک ماه مبارکت برایم به عبادتهایِ فارغِ و زمان‌دارِ سر سجاده می‌گذشت. امروز اما، صدای بی آوای من از جای جایِ خانه، به آسمان تو بلند است!... حل شده در صدای آبِ شستن ظرف تصعید شده در حرارت گاز و بخار غذا میان چکاچک قاشق و بشقاب‌های سفره‌های افطار و سحر ناشنیدنی در پَسِ صدای جارو گم شده در صدای بازی بچه‌ها پنهان شده در لالایی برای طفل خواب‌آلودِ بی‌قرار... گاه، در این ساعاتِ ضریب گرفته طلایی ماه مبارکت، دلم زرنگ بودن می‌خواهد، دویدن تا حد توان در کنار بندگان صالحت؛ لبم را در خلال همه این کارها، به اذکار و ادعیه ای که بلدم، حرکت میدهم؛ به سوره قرآنی، به مناجاتِ از دل برآمده‌ای، به افتتاح و ابوحمزه گوش دادن و زمزمه کردنی... و گاه، که حسرت آن فراغت و آسودگی قبل‌ترها دلم را تنگ می‌کند، که مگر سالها بر سر همان سجاده نخواندم «اللهم غَیِّرْ سُوءَ حالِنا بِحُسْنِ حالِکَ» ؟ و مگر نخواندم «الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى […] لَا يُغْلَقُ بابُهُ، وَلَا يُرَدُّ سائِلُهُ» ؟ پس چرا فکر نکنم که «این حال و احوال و روزگار امروز من، اجابت دعای سالیان سال من است» ؟ چرا فکر نکنم که « و خدمت به خلق و عَیال تو، من است» ؟ چرا فکر نکنم که «تو، همان تغییر دهنده حال ها به بهترین ها، روزگار مرا به بهترین حال تغییر داده ای»؟ «هذا شَهرُكَ الَّذي أمَرتَ فيهِ عِبادَكَ بِالدُّعاءِ و ضَمِنتَ لَهُمُ الإِجابَةَ» ! . . اگر نسیم می‌وَزد و تسبیح میکند، اگر باران می‌بارد و تقدیس می‌کند، اگر خورشید می‌تابد و تنزیه می‌کند، اگر مرغان آواز و پرواز میکنند و تحمید می‌کنند، من و و میکنم و تسبیح و تقدیس و تنزیه و تحمید... ✍ هـجرتـــــــــــــ بله و ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8 🦋