.
📖
حکایت مرد مهربان و پروانه🦋
شخصي تلاش پروانه براي بيرون آمدن از سوراخ کوچک پيله را تماشا مي کرد.
ناگهان تقلاي پروانه متوقف شد و به نظر رسيد که خسته شده و ديگر نمي تواند به تلاشش ادامه دهد.
آن شخص مصمم شد به پروانه کمک کند و با برش قيچي سوراخ پيله را گشاد کرد.
پروانه به راحتي از پيله خارج شد اما جثه اش ضعيف و بال هايش چروکيده بودند.
آن شخص به تماشاي پروانه ادامه داد.
او انتظار داشت پر پروانه گسترده و مستحکم شود و از جثه او محافظت کند اما چنين نشد.
در واقع پروانه ناچار شد همه عمر را روي زمين بخزد.
و هرگز نتوانست با بال هايش پرواز کند. آن شخص مهربان نفهميد که محدوديت پيله و تقلا براي خارج شدن از سوراخ ريز آن را خدا براي پروانه قرار داده بود تا به آن وسيله مايعي از بدنش ترشح شود و پس از خروج از پيله به او امکان پرواز دهد.
✅ گاهي اوقات در زندگي فقط به تقلا نياز داريم.
اگر خداوند مقرر مي کرد بدون هيچ مشکلي زندگي کنيم فلج مي شديم.
به اندازه کافي قوي نمي شديم و هر گز نمي توانستيم پرواز کنيم.
✍
@hekayate_qurani
💚
@Mojezeh_Elaahi