📌 چگونه از استاد استفاده کنیم
امام سجاد (علیه السلام):
هَلَكَ مَنْ لَيْسَ لَهُ حَكِيمٌ يُرْشِدُهُ
🔹یکی از سنتهای مهم در نظام آموزشی حوزههای علمیه بهرهگیری بهينه از استاد و مدرس است. استاد محوری مزایای بسیاری دارد اما نباید مانع از مشارکت فعال طلاب و دانشپژوهان در فرایند تحصیل و پژوهش شود.
🔸 از مهمترین فعالیتهای دانشپژوه در فرایند تحصیلی و پژوهشی این است که بتواند در عرض حداقل ۲ سال تا ۵ سال داشتههای علمی و یافتههای تجربی استاد را به نحو منظم و صحیح اخذ کند و به ذخیرهی دانایی خود بیافزاید. به این معنا که دانشپژوه پس از استفاده از محضر استاد و انس با آثار مکتوب و شفاهی ایشان، به دغدغهها و حساسیتهای علمی استاد پی ببرد و سپس نظام فکری و چارچوب نظری استاد را بشناسد. بنحوی که بتواند اصول و امهات اندیشه استاد را از فروعات و نتایج اندیشهی وی تشخیص دهد.
🔹 براساس تجربهی شخصی و برخی از مشاورههایی که به دیگران داده شد، این نتیجه حاصل شو که یک طلبهی فاضل و پیگیر میتواند در طول چند سال محدود بیشترین بهره را از استاد ببرد و به کلیت نظام فکری و امهات اندیشهی وی مسلط بشود و پس از آن به اصلاح و تکمیل و یا ترویج و تبلیغ ان نظام فکری بپردازد و در برابر مخالفان و منتقدان از آن دفاع کند و حرفی برای گفتن داشته باشد. لازم به ذکر است که اجتهاد و کسب تخصص هم از این طریق ممکن و سهل الوصول است.
🔸 استاد را به خوبی باید شناخت و عصارهی فکر و کلیت اندیشه و محصولات علمی و عملی او را میبایست به دست آورد و از آنها برای ارتقا علمی و ساخت نظام فکری خود بهره گرفت.
🔹 برای این منظور لازم است که دانشپژوه چند کار اساسی انجام دهد:
۱. از تمام آثار مکتوب و شفاهی استاد مطلع شود و به طور مستمر نقطه نظرات و خروجیهای ایشان را رصد و مطالعه کند تا مهمترین و مبناییترین اصول فکری و علمی او پی ببرد.
۲. از سیره و مراحل تحصیلی و آموزشی استاد و بخصوص استادان و مربیان او مطلع شود چرا که هر استادی ادامهی استادان و مربیانی است که به آنها محبت ورزیده و از محضر آنها استفاده کرده است.
۳. طبیعتا هر استادی به یک جریان و یا مکتب فکری و علمی علاقه مند است و خود را در ادامهی آن مکتب تعریف میکند و از آثار و اندیشههای آن مکتب متأثر است و نسبت به برخی جریانها و مکاتب موضع انتقادی دارد و از آنها فاصلهی علمی و یا عملی دارد. دانشپژوه از طریق شناخت این جریانهای فکری و مکاتب فکری_سیاسی میتواند به سطحی از اندیشهی استاد پی ببرد.
۴. هر استادی شیوهای خاص در ورود و خروج تدریس و پژوهش دارد. به طور نمونه برخی متنمحور و برخی مسئلهمحور هستند، برخی سنتی هستند و برخی اجتماعی؛ بعضی مخاطب را به درس وپژوهش علاقهمند میکنند و برخی به تبلیغ و فعالیت عملی. خلاصه شیوهها و منهجهای مختلفی وجود دارد و هر استادی با توجه به شاکلهی شخصیتی و نظام حساسیتها و دغدغهها برخی از این ویژگیها را اتخاذ کرده است.
۵. برخی از علوم و کتابها و یا متفکران و اندیشمندان در شکل گیری شخصیت فکری و تربیتی استاد بسیار مهم و مؤثر بوده است به نحوی که همواره استاد با تجلیل از آنها یاد میکند و در مباحثات علمی به آنها ارجاع میدهد. تهیهی فهرستی از این علوم، کتابها و متفکران و تحقیق درباره میزان تأثیرگذاری آن بر شخصیت و اندیشهی استاد بسیار راهگشا است.
۶. برخی از استادان از نظام مفاهیم و اصطلاحات خاصی برخوردارند و همواره در بیان اغراض و مقاصد خود از آن مفاهیم و اصطلاحات استفاده میکنند. همچنین در نقد سایر جریانها و مکاتب به جای استفاده از نام و عناوین مستقیم از اصطلاحاتی استفاده میکنند که بتواند معرُّف آنها باشد تا ضمن آن به نقد جریانها بپردازند. از این رو، دانشپژوه لازم دارد تا شبکهی مفاهیم و اصطلاحات استاد را بشناسد و مقاصد او را از به کار گیری آن مفاهیم و اصطلاحات و موضع به کارگیری آنها بداند.
۷. هر از گاهی یافتههای خود را تنظیم و تدوین کرده و به استاد و سایر همدرسان عرضه شود تا مورد حک و اصلاح و یا تکمیل قرار گیرد. در واقع سنت تقریرنویسی در میان طلاب و علمای گذشته، چنین کاربستی داشته است.
🔸 استاد هم باید به دانشپژوه کمک کند تا بهتر بتواند به چنین شناختی نائل شود و از سرگردانی و حیرت نجات یابد.
✅
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121