📌نقش نهج البلاغه در حکمت و فلسفه اسلامی
و
بحران فلسفه غرب
✔️استاد شهید مطهری:
🔹نهج البلاغه در تاريخ فلسفه شرق سهم عظيم دارد. صدرالمتألهين که انديشههاي حکمت الهي را دگرگون ساخت، تحت تأثير عميق کلمات علي عليه السلام بود. روش او در مسائل توحيد بر اساس استدلال از ذات به ذات و از ذات بر صفات و افعال است و همه اينها مبتني است بر صرف الوجودبودن واجب، و آن بر پايه يک سلسله اصول کلي ديگر که در فلسفه عامه او مطرح است بنا شده است.
🔸
حکمت الهي شرق از برکت معارف اسلام بارور شد و استحکام يافت و بر يک سلسله اصول و مبادي خلل ناپذير بنا شد،
🔹ولي حکمت الهي غرب از اين مزايا محروم ماند. گرايش به فلسفه مادي در غرب علل و موجبات فراواني دارد که اکنون مجال شرح آنها نيست «1». به عقيده ما علت عمده آن، ناتواني و نارسايي مفاهيم حکمت الهي غرب بود.
🔹اگر کسي بخواهد مقايسهاي در زمينه بحثهايي که در اين دو سه فصل اشاره شد به عمل آورد، لازم است در اطراف برهان وجودي که از آنسلم مقدس تا دکارت و اسپينوزا و لايب نيتس و کانت و غيره به بحث و رد و قبول آن پرداختهاند، مطالعه کند
🔸 و آنگاه آن را با برهان صدّيقين صدرالمتألهين که از انديشههاي اسلامي و مخصوصاً کلمات علي عليه السلام الهام يافته است مقايسه نمايد تا ببيند «تفاوت ره از کجاست تا به کجا!».
(1) رجوع شود به کتاب علل گرايش به ماديگري تأليف مرتضي مطهري، بخش «نارساييهاي مفاهيم فلسفي».
✔️منبع: سيري در نهجالبلاغه ص۸۵ _ ۸۶.
#امتداد_حکمت_و_فلسفه
ایتا
https://eitaa.com/hekmat121
بله
https://ble.ir/hekmat121