هدایت شده از ☀️تبلیغات آموزش بافتنی خاص☀️
_میدونستی امشب ماه گرفتگی گزارش شده؟ _نه..کجا؟ کنارم نشست و آروم زد روی چشمم: اینجا... بازم که این تیله های نقره ای اشکیه... از چی میترسی ؟؟ با بغض گفتم: سپهر اینبار اگر پیدامون کنه... بادستاش صورتم رو قاب کرد و اشکام رو گرفت: _مگه من مُرده باشم که اون عوضی دستش به تو برسه... خودم مواظبتم... دیگه قبولم نداری؟! _آخه تو اونو نمیشناسی اونروز که اومد اینجا تهدیدم کرد گفت باید از تو جدا شم و با اون... داد زد: _غلط کرد تو زن منی... اگه ایندفعه دور و برت پیداش بشه گردنشو میشکنم!!... http://eitaa.com/joinchat/3450667030Ca49fc47ed7 🌪 👆😍