🔰جزئیاتی از خاطره‌ای که رهبر انقلاب از روایت کرد محمد صرفی: 🔷امروز آقا با چشم اشکبار خاطره‌ای از حاج قاسم روایت کرد. جزئیات بیشتر ماجرا از این قرار است؛ مهدی مغفوری از رزمندگان لشکر۴۱ ثارالله بود و در کربلای۴ پرکشید. از او ۳ فرزند به یادگار ماند. یکی فاطمه که آن زمان ۳ ساله بود. 🔷فاطمه خانم با علی تهامی (فرزند شهید) ازدواج می‌کند و صاحب دو فرزند می‌شوند؛ زینب و حسین. پدر در ماموریت است و زینب نیاز به عمل جراحی پیدا می‌کند. خبر به حاج‌قاسم می‌رسد و او سریع خود را به بیمارستان می‌رساند. عمل با موفقیت به پایان می‌رسد و مادر از حاج قاسم تشکر می‌کند. 🔷حاج قاسم می‌گوید؛ «من بابات را به جای خودم فرستادم و حالا به جای او اینجا هستم.» می‌ماند تا دخترک به هوش بیاید و خیالش راحت شود. برای فاطمه خانم پدری می‌کند و برای زینب پدربزرگی. کتاب حاج قاسمی که من می‌شناسم «خاطرات علی شیرازی» 🔷شهید مغفوری عارف و به نوعی اهل کشف و کرامات بود. دائم الوضو بوده و در قنوت دعای کمیل را می‌خواند. احترام خاص به والدین از دیگر ویژگی‌های او همچون فرمانده‌اش حاج قاسم بود.