( ♥️ ° 📕 )
📚|
#عشق_ودیگرهیچ
✍|
#نرجس_شکوریان_فرد
📖|
#قسمت_نود_و_چهارم
یا کریم کاویانی زرتشتی که شیعه میشود، مجنون آقا میشود، مدرس قران و معارف اهلبیت میشود.
یا سلیمیکیا که در پرورشگاه بزرگ شده بود. راستش دوست دارم بنویسم پرورش یافتۀ دست شما بود آقا! بهزیستی یک مکان است!
آقا شما محمد طایی را از کانادا و کلاس درس فرا میخوانی برای دفاع از ایران. سر مزارش که مینشینم یاد جملۀ عبدالمهدی میافتم؛
« اگر دیدی علمت بر تواضعت نیفزود،
احساس کردی قلبت نورانیت پیدا نکرد که راه زندگی را نشانت دهد و تو را به قرب خدا برساند، بلکه غرور گرفته است.
توجهت به آن طرف کمتر شد و به این طرف بیشتر،
این را بدان این علم نیست...جهل است!
سریع به فریاد خود برس، عمر میگذرد.
لحظات عمر ارزش فوقالعاده دارد.
بالاترین و والاترین و گرانبهاترین سرمایه انسان، عمر است.
علم، نورانیت درون است.
اگر توانستی در درون خودت و در روح و روان خودت و در قلب خودت، نورانیت به وجود بیاوری این علم است.
علم نوری است که خدای متعال به هرکس که استحقاق و قابلیت آن را داشته باشد عنایت میکند
و در قلبش قرار میدهد.»
جملات عبدالمهدی را زمزمه میکنم و یاد سیدحمید میرافضلی میافتم. نگاه میاندازم در پی شاهرخ؛ سیدحمید لات رفسنجان بود و مردم از دستش عاصی. قیام کرد بر علیه نفسش و شیطان را عاصی کرد. شد سید پابرهنه. تمام جبهه را پابرهنه زیر و رو میکرد.
زیر و رو میشود دلم کنارش. سر پایین میآورم و نگاه میکنم به نوشتههایی که در همۀ عمرم مثل آنها ننوشتهام.
⏳ادامه دارد... ⏳
🌺🌸•••🌺🌸🌺•••🌸🌺
پاتوقی ویژه تمام دختران نازنین ایران زمین 👇🏻
@heyatjame_dokhtranhajgasem