« به نام خالق درد، پدید آورنده درمان » «لبخند خدا » مقدمه : آژیر به صدا در آمد . از تمام رسانه ها اعلام میشود وضعیت قرمز است ! لطفا همه در پناهگاه ها بمانید . همه با فاصله از یکدیگر نشسته اند وافراد خط مقدم در آن سوی مرزها جانشان را کف دست گرفته اند و قلبشان را به قلب یکدیگر پیوند میزنند! صدای قدم زدن هایتان را میشنوم، عطر نفس هایتان را هم همینطور .از زره و گلوله و‌تفنگ خبری نیست در عوض دشمنی را داریم که دستمان را خالی دید و تا میشد بهمان هجوم اورد.از مسلسل خبری نیست از تانک ‌و موشک هم ، ولی خط دفاع همیشه جایی آن سوی مرزها در حال کش مکش با این دیو بیگانه اند. دورهمی ها همه مین گذاری شده اند، چرک دست هایمان شده است سلاح دشمن.ما از پشت میدان های جنگ با الکل به دفاع از وطن میرویم و با ماسک هایمان بمب هایشان را خنثی میکنیم.صدایی می آید: «دعایتان دنیایی است ؛ ما را بی بهره نگذارید نگران هیچ چیز نباشید ما به جایتان ایستاده ایم» ای به قربان چشم های خسته ی تان، چقدر روپوش سفید برازنده ی پیکر اَمینتان است.دعای خیر یک ملت بدرقه راهتان است. اگر شما نبودید خدا میداند ما کجا بودیم! مینویسم برای شمایی که نمیدانم میخوانید یا نه ولی میدانم شب بیداری های زیادی را تاب آورده اید. میدانم بیشتر از هرکسی غم فراق را چشیده اید و دم نزدید.میخواهم بگویم ما قدرتان را میدانیم. ما دلمان به شما قرص است،سرمان با افتخار از داشتنان بالاست و ایستاده برایتان کف میزنیم .کاش میشد کمی در آغوش بکشمتان.خدانکند رخت سیاه به تن کنید که این رنگ را الهی ظلمات شب با خود تا همیشه به یغما ببرد اما کاش میشد دور رخت سفید تنتان گشت.سایه تان مستدام باشد و ببخشید اگر بی مهریم و گاهی بعضی هایمان در مأمن خانه هایمان نمی مانیم. دغدغه نان و مشغله های دوام اوردن در جبر زندگی ، کمی در خانه ماندن و قرنطینه شدن را دشوار کرده است اما شک نکنید رعایت فاصله اجتماعی از لاینفک ترین اساس زندگی همه مان شده است. فرشتگان سلامت ، کادر درمان، محافظان تخت های سپید ، اسمتان چیست نمیدانم اما میدانم اگر روزی صدای آژیر سفید به گوشمان برسد ، بی شک همه اش دست رنج حضور شماست . . میخواهم بنویسم دیر نیست آن روزی که همه چیز تمام شود یا نه ، همه چیز دگر بار شروع شود ؛ یک زندگی تازه، یک هوای پاکیزه و یک دنیای بی ! میدانم که در آن روز همه لبخند خواهند داشت پس، بگذارید « لبخند خدا »صدایتان کنم دلمان تنگ است میدانم اما به احترام شمایی که یقین دارم دلتان در هر روز بارها پر میکشد برای همسر و فرزند و سایه های بالای سرتان، تا شدنی ترین حد ممکن _میمانیم. دلمان به دلتان گرم است ، دست خدا یارتان.نفستان حق است و جانتان برای تمام ما عزیز. جانتان سلامت باشد به امید خدا.اثر انگشتتان تا ابد بر دل تماممان به یادگار ، و برای همیشه جاودان خواهد ماند. به امید روزهای بی کرونا ، به امید دیدن لبخندتان بدون هیچگونه پوشش پنهان کننده ای . ❤️ ومن با دستهای کودکانه ام دعاگویتان هستم🤲🤲🤲 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 ❇️نامه بسیار زیبای سید طاها حسینی به مناسبت روز پرستار