🌙 ماه بندگی؛ ۲۳
🌺 معرفت امیرالمؤمنين (صلواتُ اللهِ عليه)
🌿 توصیف امیرالمؤمنين (علیه السّلام) در بیان امام صادق (علیه السّلام)؛ بخش اول
🌴 مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای (حفظه الله)، در ۱۰ دی ۱۳۷۸ در خطبه های نماز جمعه این روایت را فرمودند؛ ما در اینجا بیانات ایشان را که توضیح فرمایش امام صادق است را می آوریم:
🌱 من امروز روایتی را انتخاب کردم که بخوانم؛
این روایت در «ارشاد مفید» است.
البته من متن حدیث را از کتاب «چهل حدیث» امام بزرگوارمان -که کتاب بسیار خوبی است- نقل می کنم؛ لیکن با «ارشاد» هم تطبیق کردهام.
روایت را شیخ مفید نقل می کند.
راوی می گوید که ما در خدمت امام صادق (علیهالصّلاةوالسّلام) بودیم، صحبتِ امیرالمؤمنین شد.
«فَأَطْرَاهُ وَ مَدَحَهُ بِمَا هُوَ أَهْلُهُ»
امام صادق زبان به ستایش امیرالمؤمنین گشود و آنچنان که مناسب او بود، امیرالمؤمنین را مدح کرد.
از جمله چیزهایی که گفت -که این راوی یادش مانده و مثلاً در همان مجلس یا در بیرون آن مجلس نوشته است- این هاست.
من نگاه کردم، دیدم هر کدام از این فقرههایی که در این حدیث به آن تکیه شده است، تقریباً به یک بُعد از زندگی امیرالمؤمنین اشاره می کند؛
به زهد آن بزرگوار، عبادت آن بزرگوار، و خصوصیاتی که حالا این ها را می خوانیم.
ببینید؛ طبق این روایت، امام صادق در مقام تعریف از امیرالمؤمنین حرف می زند.
🍀 ۱. اجتناب از حرام (مال و دستاورد حرام)
اولین جملهای که فرمود، این بود:
🍃 «وَ اللهِ مَا أَكَلَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ (عليه السّلام) مِنَ الدُّنْيَا حَرَاماً قَطُّ حَتَّى مَضَى لِسَبِيلِهِ»
🌱 امیرالمؤمنین تا آخر عمر، یک لقمه حرام در دهان نگذاشت؛ یعنی اجتناب از حرام، اجتناب از مال حرام، اجتناب از دستاورد حرام.
البته مراد، حرام واقعی است؛ نه آن حرامی که برای آن بزرگوار حکمش هم منجَّز شده باشد؛ یعنی مشتبه را هم به خود نزدیک نکرد.
🌱 ببینید؛ اینها را به عنوان دستورالعمل و سرمشق در عمل -و بالاتر از آن در فکر- برای ما بیان کردهاند.
امام صادق و امام باقر و امام سجاد هم اعتراف می کنند که ما نمی توانیم اینطوری زندگی کنیم!
حالا نوبت به امثال بنده که می رسد، دیگر واویلاست!
بحث سرِ این نیست که من یا شما بخواهیم اینطور زندگی کنیم؛ نه، آن زندگی، زندگی این قلّه است؛ این قلّه را نشان می دهد.
معنای نشان دادن قلّه این است که همه باید به این سمت حرکت کنند.
البته چه کسی هست که به آن بالا برسد!؟
در همین حدیث هم می خوانیم که امام سجاد فرمود: من قادر نیستم اینطور زندگی کنم.
🍀 ۲. انتخاب سخت ترین امر در دین
🍃 «وَ مَا عُرِضَ لَهُ أَمْرَانِ قَطُّ هُمَا للهِ رِضًى إِلَّا أَخَذَ بِأَشَدِّهِمَا عَلَيْهِ فِي دِينِه »
🌱 هر وقت دو کار و دو انتخاب در مقابل امیرالمؤمنین قرار می گرفت که هر دو مورد رضای خدا بود -نه این که یکی حرام، یکی حلال باشد؛ نه. هر دو حلال باشد؛ مثلاً هر دو عبادت باشد- علی آن یکی را که برای بدن او سختتر بود، آن را انتخاب می کرد؛
اگر دو غذای حلال بود، آن پستتر را انتخاب می کرد؛
اگر دو لباس جایز بود، آن پستتر را انتخاب می کرد؛
اگر دو کار جایز بود، آن سختتر را بر می گزید.
ببینید؛ این صحبت یک گوینده معمولی نیست که حرف بزند. طبق این حدیث، این امام صادق است که می گوید؛ یعنی دقیق است.
ببینید این سخت گیری بر خود در زندگی دنیا و در تمتّعات دنیوی، چه قدر مهمّ است!
🍀 ۳. پیش قدم در امر خیر؛ سابقون في الخیرات
🍃 «وَ مَا نَزَلَتْ بِرَسُولِ اللهِ (صلّى اللهُ عليه و آله) نَازِلَةٌ قَطُّ إِلَّا دَعَاهُ، فَقَدَّمَهُ ثِقَةً بِهِ»
🌱 هر وقت مسأله مهمّی برای پیامبر پیش می آمد، پیامبر او را صدا می کرد و جلو می انداخت؛
به خاطر این که به او اعتماد داشت و می دانست که اوّلاً خوب عمل می کند؛
ثانیاً از کار سخت سرپیچی ندارد؛
ثالثاً آماده مجاهدت در راه خداست.
مثلاً در «لیلة المبیت» -آن شبی که پیامبر مخفیانه از مکه به مدینه آمد- یک نفر باید آنجا در آن رختخواب می خوابید. پیامبر علی را جلو انداخت.
در جنگ ها، امیرالمؤمنین را جلو می فرستاد.
در کارهای مهم -هر مسأله اساسی و مهمّی که پیش می آمد- علی را جلو می انداخت:
«ثقةً به»؛ چون اطمینان داشت و می دانست که او برنمی گردد؛ نمی لرزد و خوب عمل خواهد کرد.