🌹به نام خدا
👈 مادرش با خواندن شعر حافظ: «رخِ تو در دلم آمد مراد خواهم یافت/چرا که حال نکو در قَفایِ فالِ نکوست»، میگفت قدیم سر راه مینشستیم و هر چه از نخستین فردی که از راه میرسید، میشنیدیم، به دل میگرفتیم و نیت درونی خود را با بخت و اقبال آیندهای که در پیش داریم، پیشبینی میکردیم.
👈 دو سالی بود بچهدار نمیشدم تا اینکه دلم شکست و از خانهام واقع در محله جنگلتهی آران رفتم بیرون تا سر راه بنشینم؛ دیدم آقاسیدجواد شریف و آقای افتخار باهم از راه رسیدند.
👈 آقا سیدجواد به آقا افتخار میگفت: فلان کس نیامد. آقای افتخار در پاسخ گفت سید! صبر کن او خواهد آمد و همه جا آوازهاش پر خواهد شد.
👈 دختر بابارضا اخباری(موذن مسجد دهنو و از نوادگان روحالامین) با گریه میگفت: این حرف آقای افتخار را به دل گرفتم و رفتم این فال نیک را با خوشحالی به سکینهخانم، مادر ذوالفقار(مادر شوهرم) دادم، او هم خرسند شد تا اینکه پس از مدتی اسماعیلم به دنیا آمد.
👈
امروز هفتادمین سالی است که آن مادر به مرادش رسید و همین حاجی اسماعیل آوازهاش در عشق ورزی به حضرت ابالفضل(ع) و امام حسین(ع) پیچیده و با آواز خوشش همه را شیفته کرده و چه نیکو بود باور آن مادر سفر کردهی به ابدیت و چه نکوتر اینکه بر سنگ مزارش چنین میخوانیم:
«من شفاعت شدهی روضهی اسماعیلم».
اول آذر، سالروز تولد ملااسماعیلآرانی
(حاج اسماعیل اخباری) مبارک باد.
✍ مقداد نمکی/ دفتین
💢 برای همراهی با ما روی لینک زیر کلیک کنید👇
https://eitaa.com/joinchat/2283471151Cfe134958b2