✍نهی از منکر در آینه کارآمدی و تحلیل علل ظهور منکر در نامه ای به دکتر شریفی/ قسمت یکم♦️ به نام خدا حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر شریفی زیدعزه سلام علیکم با احترام و عطف به دو یادداشت منتشر شده از شما درباره مصاحبه استادم، آیت الله علیدوست حفظه الله نکاتی چند مطرح می شود، به امید آنکه مقصود یکدیگر بهتر ادراک کنیم: 1. از اخلاق شروع کنیم، تعییر و تحقیر از رذائل اخلاقی است.♦️ ما مفتخریم که کتاب های اخلاقی که به قلم شما نگاشته شده است مانند آیین زندگی کتاب درسی برخی از جوانان این مرز و بوم است و از آن درس اخلاق می گیرند مانند دیگر کتب شما همین تخصص و اهتمام حضرتعالی مرا برا آن می دارد که از نکته ای اخلاقی سخن بگویم، شما در یادداشت های خود، آیت الله علیدوست را «مدرس فقه» و «بنده خدا» خطاب کردید!! هر چند «مدرس فقه» و «بنده خدا» بودن کمال و افتخاری است که در کارنامه استاد می درخشد، از منظر مصطلح و به ویژه به هنگام انتقاد، «مدرس فقه» تعییر مجتهدی است که برخی از مدرسان درس خارج هم اکنون افتخار شاگردی او را دارند. این نکته دگر بار مرا به یاد فاصله حرف زدن از اخلاق و اخلاقی عمل کردن انداخت. به خدا پناه می بریم. استاد علیدوست بارها به من فرمودند که اگر مصطلحاتی که در حق من به کار برده می شود، باعث خدمت بیشتر من به پیغمبر و آل پیغمبر صلوات الله علیهم أجمعین می شود، به جهت انجام این غلامی باشد و گرنه وزر و بال است و نقل می فرمود که به آیت الله مشکینی فرمودند که به کدام لقب شما را صدا بزنیم، فرمود: آقای مشکینی بگید تا با خانم مشکینی اشتباه نشود! و صد البته تذکر دادند که هر چه برای خود می توانید تواضع کنید ولی طوری نباشد که در حق دیگران تواضع کنید و آنان را از مکانت خود خارج کنید. متاسفانه جنابعالی به این تعییر بسنده نکرده اید و در توییتری استاد را با عنوان «منتظر چاپاندن رساله» معرفی کردید و از تعییر به تحقیر روی آوردید، انگار این بار در مقام عمل با اخلاق خداحافظی کردید؛ در حالی که شما انسان شریفی هستید و رساله عملیه نیز کتابی شریف که از زمان مرحوم آیت الله العظمی بروجردی به همت مرحوم حاج شیخ علی اصغر کرباسچیان چنین سبک و سیاقی به خود گرفته و مومنین و مومنات شریعت خداوند متعال را از آن فرا می گیرند، انتشار چنین کتاب شریفی، ادبیاتی در شأن می طلبد نه ادبیاتی درخور . . . اما آیا آیت الله علیدوست منتظر چاپ رساله است؟ به عنوان کسی که دو دهه جلیس حضری و انیس سفری حضرت استاد هستم شهادت می دهم که او منتظر چنین چیزی نیست و برای دنیا دل دل نمی کند، اما برای خدمت و عهدی که با خدای خود دارد، چرا! عملکرد حضرت استاد، در انتخاب نوع پژوهش ها و مسائلی که بر آن تمرکز می کند، همه و همه برخلاف کسانی است که مقصدی جز مرجعیت ندارند، هست. چه هنگامی هر چه بر طبل نقل بکوبی در جریان های سنتی حوزه، مکانتی بیشتر پیدا می کنی، از پیوند فقه و عقل سخن گفت. در دورانی که هر چه فقه بیشتر بنویسی، فقیه تر معرفی می شودی از فقه و عرف سخن گفت، مساله ای که برخی ساده انگارانه از کنار آن رد می شوند! فراتر آنکه برخی از منبع واره ها چون مقاصد شریعت و استحسان را بر پایه های فقه و اصول فقه شیعه بازسازی کرد تا در حل مسائل مستحدثه با پتانسیلی بیشتر پیش برویم و برای این خدمت انگ سنی گری و ... را از جریان سنتی به جان خرید و همچنان همین راه خدمت در مسائل کار نشده را ادامه می دهد مانند دوجلد در ادله عام قراردادها و دوجلد در روش شناسی اجتهاد. آیا تا کنون فکر کرده اید که چرا اولویت این محقق، مسائل کار نشده است تا انتشار ده جلد فقه و ده جلد اصول، او دوره مکاسب محرمه و دوره اصول خود را اولویت نداد تا بخواهد دل دل برای انتشار رساله کند. اما چنانچه برخی از آینده پژوهی های مرجعیت شیعه در گزارش هایشان استاد را به عنوان گزینه مطرح کرده اند و در صورت نیاز جامعه اسلامی چه کسی بهتر از ایشان، چرا بر سر شاخ بن می برید و در تضعیف نیروهای موجود می کوشید؟ برادر من! جدا این دفعه اشتباه کردید و اینکه جامعه ما از شما بیش از دیگران انتظار برخورد اخلاقی دارد، انتظاری کاملا به جاست و گرنه بسیاری از اوراق را باید شست. @hkamal