سعید دربان متوکل،
مامور شده بود
که شبانه خانهیتان را غارت کند
به خانهیتان که رسید نردبان گذاشت
روی بام خانه رفت
توی تاریکی دنبال جای پا میگشت که از بام پایین بیاید
کسی به اسم صدایش زد...
صدای مهربان شما بود...
فرمودید:
سعید..!!
تاریک است،
صبر کن برایت چراغ بیاورم....
#امام_هادی
@hojre_name