" برای شهادت شما غمی نیست/ غصه از شقاوت آن سنگدلان است " برای شما می نویسم که در مرزهای شرقی کشور اتوبوس زمینی را سکوی پرواز تا ملکوت کردید و در واقع تقاص حضور سیل میلیونی اقیانوس حضور چهل سالگی را از شما خدایی شدگان ستادند . شما که مرزداران و پاسداران حریم این آب و خاک و جانفدای دین و فرهنگ و ملک و ملت بودید ققنوس وار در آتش کینه شیطانیان و مزدوران بی مایه داخلی شان سوختید و بهشتی شدید " (ٱلَّذِینَ ءَامَنُوا۟ وَعَمِلُوا۟ ٱلصَّـٰلِحَـٰتِ طُوبَىٰ لَهُمۡ وَحُسۡنُ مَـَٔابࣲ) الرعد 29 در شرح حال شهید محمد بروجردی می خواندم وقتی برای مبارزه با طاغوت " گروه توحیدی صف " را تشکیل داد پیوسته مراقب بود که مردم آسیب نبینند او می گوید تنها اهداف ما مستشاران نظامی امریکا بودند. یک بار که با کمک شاخه شهرستانی تشکیلات قصد عملیات در پایگاه هوایی اصفهان را داشته با تحمل سختی و مشقت به واسطه یکی از روحانیون در پی استفتاء از امام ره بر می آید که آنموقع تبعید نجف بودند . پاسخ می رسد کسی حق آسیب زدن و اهانت به ارتشی ها را ندارد ؛ چون حساب بدنه ارتش با سران رژیم و فرماندهان درباری جداست. ( ببینید؛ دیدگاه اسلامی که امام خمینی ره از آن تبعیت میکند، حتی اجازه قتل عوامل سرسپرده رژیم طاغوتی شاه و مستشاران امریکای جنایت کار را هم نمیدهد.) او به رغم آماده بودن زمینه عملیات و رو ترش کردن برخی ها و نیز تجمل زحمات و خسارات ناشی از مقدمات کار بر آیین رهبرش عملیات را رها می کند. شهید بروجردی می گوید من و دوستان شب و روز تشک دوزی می کردیم تا با پول حلال آن برای آزادی ملت ، اخراج اشغالگران و کسب استقلال کشور مبارزه کنیم. اما این مفلوکان کور دل و بی مغز از بیگانه پول می گیرند تا سربازان و حافظان وطن و فرزندان ملت را در انفجار دود و باروت و آتش جهالت بی پایان خود بسوزانند. راستی که بین آن مبازه و جهاد و این جنون و توحش فرق از کجا تا کجاست ؟ ! این ها در اینجا جوی خون راه انداختند تا سرانشان در اجلاس ورشو نصیب مزدوری ، کامل بستانند.