وابسته‌ام به نان و نوایت هنوز هم می‌میرم عاشقانه برایت هنوز هم سلطان تویی و شاعر درباری‌ات منم هستم در آرزویِ عبایت هنوز هم دعبل که نیستم ولی افتاده‌ام ببین از عجز و التماس به پایت هنوز هم در گوشِ آهوانِ به صیاد مبتلا می‌پیچد انعکاسِ صدایت هنوز هم هفت آسمان مجاورِ باب‌الجوادِ توست خورشید محو آینه‌هایت هنوز هم... نقاره‌خانه، پنجره فولاد، خادمان شاهانه است صحن و سرایت هنوز هم شکرخدا که می‌شود از عشق مُنقلب در صحن انقلاب، گدایت هنوز هم محتاجم و کنار ضریحت نشسته‌ام در انتظارِ خیرِ دعایت هنوز هم با سردی و گلایه و با دلخوری که نه... با رأفت است لطف و عطایت هنوز هم از راه دور عرض سلام و دو قطره اشک پر می‌کشد دلم به هوایت هنوز هم!😭 @hoseiniye_ye_del