باغ را ای لاله‌ها تزئین کنید با شقایق‌های خود رنگین کنید باغ را آذین ببندید از بلور بانوی گل می‌رسد در باغ نور باغ را ای باغبان! گل پوش کن گوش شو، سرتا به پا و گوش کن این نوید از عرش اعلا می‌رسد دختر کبرای زهرا می‌رسد نغمه‌ی عشق و محبّت بر لب است ذکر خاص و عام زینب زینب است این گل زهراصفت با زیب و زین آمده پیوند بندد با حسین در ولادت گـر دلش خون رنگ بود بهر دیدار گُلش دل تنگ بـود در دلش گنجینه‌ی اسرار داشت بـا حسینش یک جهان گفتار داشت آفتاب وماه زهرا دیدنی است وصف این دیدار بس بشنیدنی است هر دو نوری کبریایی داشتند رازهایی کربلایی داشتند ناگهان ازجانب ربّ جلیل گشت نازل بر پیمبر جبرئیل داشت با تبریک پیغامی ز رب گفت این گل زینب است و زِینِ اب او بُوَد یاس بهار فاطمه او بُوَد آئینه‌دار فاطمه او به راه حق بُوَد صبرآفرین از خدا بر سعی او صدآفرین در حریمش صبر دارد اعتکاف می چکد از دامنش عطرذعفاف آمده تا صبر را معنا کند خیمۀ ایثار را برپا کند زینب آمد عشق را سامان دهد زینب آمد درد را درمان دهد زینب آمد لاله‌ی صحرا شود وارث صبر دل زهرا شود گر به زهرا نیست همتای دگر زینب او هست زهرای دگر نامی از عشق و وفا برلب نبود گر «وفایی» خلقت زینب نبـود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e