شیوی رفتاری ونظارت حکومتی امام علی (ع)برکارگزاران : قسمت سوم جهادتبیین : روحانی حسینی 💐از نظر علی (علیه السلام) تشویق و تنبیه و پاداش و مجازات، باید درست و به اندازه و متناسب با کارشان انجام شود؛وگرنه نتیجه ی آن عکس خواهد بود و موجب گمراهی آنان می شود. امام درباره ی مجازات و تنبیه بیش از حد می فرماید: افراط در سرزنش، لجاجت را افزون تر می سازد[21]. 📚نقل است که امیرمومنان (علیه السلام) به قنبر فرمان داد تا مردی را حدّ بزند. قنبر چند تازیانه بیش تر از حدّ تعیین شده بود بر محکوم زد. حضرت چون دید قنبر از حدّ تعیین شده فراتر رفته، وی را سرزنش کرد و آن چند تازیانه را بر خود قنبر زد[22]. البته یک نکته در اینجا قابل تامل است. در فرهنگ علوی، گناهان و گناهکاران به دو دسته تقسیم می شوند. گناهان و گناهکاران فردی، «حق الله»؛ و گناهان و گناهکاران اجتماعی، «حق الناس». در میان گناهان و گناهکاران اجتماعی،شاخه ای وجود دارد به نام گناهان و گناهکاران حکومتی- دولتی.رویکرد امام با این گروه ها، گناهشان و عقاب کردنشان بسیار متفاوت است. حکایت نقل شده از قنبر، عقاب کردن انسانی بود با گناهی از نوع اول. ولی بحث ما در این قسمت، از گناهان دسته ی دوم . گناهکاران ویژه دسته ی دوم است، یعنی حکومتی- دولتی. حضرت وقتی می دید موانع بازدارنده ای که بر سر راه کارگزاران قرار داده تا آن ها ستم و فساد و خیانت نکنند، تاثیری نداشته، با گزارش هایی که از طرف ماموران مخفی می رسید، خیانتکاران را متناسب با آن مجازات می کرد. برخی را فقط با نوشتن نامه ی سرزنش آمیز تنبیه می کرد؛ مانند: عثمان بن حنیف، فرماندار خویش در بصره که مرتکب اشتباه شد و به مهمانی ثروتمندان رفته، بر سر سفره ی رنگارنگ نشسته و رعایای فقیر و گرسنه را از یاد برده بود[23]. آن گاه که شنید منذر بن جارود عبدی خیانت کرده است، او را سخت توبیخ و بلافاصله از کار برکنار کرد[24]. همچنین وقتی سوده ی همدانی نزد حضرت آمد و از عامل و کارگزار وی شکایت کرد و گزارشی از رفتار وی را به امام داد، حضرت نامه ای نوشت و به سوده ی همدانی داد که در آن، کارگزار خویش را سرزنش و از کار برکنار کرده بود[25]. این نشان می دهد که فقط ماموران مخفی نبودند که رفتار کارگزاران را زیر نظر داشتند و به علی (علیه السلام) گزارش می دادند؛ بلکه افراد عادی نیز بر اثر اعتماد و اطمینان به عدالت علی (علیه السلام) به این کار دست می زدند و اگر حضرت به درستی گزارش آنان اطمینان می یافت، بی معطلی و تاخیر، کارگزارانش را از کار برکنار می کرد[26]. 🟩با همه ی این ها حضرت امیر (علیه السلام) به صورتی دقیق و سختگیرانه، به حسابرسی کارگزاران خویش می پرداخت و در نامه هایی که به آنان می نوشت، جمله ی «إرْفَعْ إلَیَّ حِسابَک؛ گزارش حساب ها و عملکرد {بیلان کارت} را برایم بفرست[27]»، را فراوان به کار می برد. زیاد، کارگزار حضرت در فارس بود. حضرت برای آگاهی از اوضاع و احوال وی، ماموری را فرستاد و به او دستور داد پس از حسابرسی کامل، آن چه را زیاد گرد آورده است نزد من بیاور. زیاد، گزارش نادرستی به مامور داد. امام از طریق دیگر ماموران خویش دانست که زیاد گزارشی نادرست به مامور وی داده است؛ از این رو نامه ای به وی نوشت و فرمود: ای زیاد! به خدا سوگند! تو دروغ گفته ای و اگر خراج و مالیاتی را که از مردم گرفته ای، کامل نزد ما نفرستی، بر تو بسیار سخت خواهیم گرفت و مجازات سختی خواهی دید؛ مگر این که آن چه گزارش داده ای، محتمل باشد[28]. منابع [13] در بعضی منابع تاریخی، به اشتباه کعب بن مالک ثبت شده است. [14] تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص204. [15] نهج البلاغه، ص426، ک 53 [16] همان. [17] نهج البلاغه، ص380، ک 40. [18] انساب الاشراف، بلاذری، ج 2، ص391. [19] ر. ک : نهج البلاغه، نامه های 70، 45، 44، 34، 20، 18، 3- انساب الاشراف بلاذری، بلاذری، ج 2، ص390، 398، 397- تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص204 – ربیع الابرار، زمخشری، ج 2، ص719. [20] نهج البلاغه، ص490، ک 53. [21] غررالحکم، ص16، ح 441. [22] کافی، ج 7، ص260. [23] نهج البلاغه، ص396، ک 45. [24] نهج البلاغه، ص482، ک 71 [25] همان. [26] العقد الفرید، ج 1، ص336. [27] انساب الاشراف، ج 2، ص397 – نهج البلاغه، ص460 ، ک 40. [28] انساب الاشراف، ج 2، ص390 – تاریخ الیعقوبی، ج2، ص204. منبع: هزار، علیرضا، بُعد انسانی - اجتماعی غدیر، قم، انتشارات دلیل ما، 1387، چاپ اول، صص 115 - 129