🌺 اسلامی‌‌سازی علوم انسانی از دیدگاه 🔹منظور از بومي‌سازي و اسلامي كردن علوم، صرف تعويض اصطلاحات نيست، بلكه تغيير جهان‌بيني‌ها و استفاده از منبع وحي در توليد علم است. 🔹مباني اسلامي‌سازي علوم انساني همان اصول جهان‌بيني اسلامي است که در مواردي با جهان‌بيني حاکم بر علوم انساني موجود تعارض دارد. طبيعي است که اين مباني بر اصول ارزشي و هنجاري اين علوم هم تأثير عميقي برجاي مي‌گذارد، همان‌گونه که در روش‌شناسي اين علوم اثر دارد. 🖊 : 🔖قسمت دوم ▫️متن پيش‌رو ديدگاه‌هاي حضرت آيت‌الله مصباح يزدي ـ‌مد ظله‌ـ درباره "علم ديني و اسلامي‌سازي علوم انساني‌" است كه از آثار معظم‌له استخراج و در قالب پرسش و پاسخ تنظيم گرديده و پيش از اين با تغييراتي در شماره 86 ماهنامه معارف منتشر شده است. 2⃣ «بومي‌سازي علم» به چه معناست؟ آيا به معناي منطبق‌سازي نظريه‌ها و پارادايم‌هاي همه علوم، اعم از تجربي و انساني و الهي با شرايط عيني جامعه است؟ آيا لحاظ ابعاد اسلامي و ملي در مسأله بومي‌سازي، درست است؟ 🔸منظور از بومي‌سازي و اسلامي كردن علوم، صرف تعويض اصطلاحات نيست، بلكه تغيير جهان‌بيني‌ها و استفاده از منبع وحي در توليد علم است. گزاره‌هايي كه به نام علوم انساني شناخته مي‌شود و در اطرافش كتاب‌ها نوشته شده، خاستگاهش مغرب زمين است و خواه ناخواه تأثير فرهنگ و ادبيات غرب در آن‌ها تعبيه شده است. 🔸 اصطلاحاتش با همان اصطلاحاتي كه موافق فرهنگ غربي است شكل گرفته است و سردمداران و صاحبان نظريه‌هاي معروف آن، عمدتاً اهل مغرب زمين هستند. كتاب‌هاي دانشگاهي ما نيز با اندكي تغيير، ترجمه‌اي است از كتاب‌هايي كه در اروپا و آمريكا نوشته شده است. 🔸يك يا چند مثال اروپايي را برداشته‌اند، مثال ايراني گذاشته‌اند و به اصطلاح بومي‌سازي شده است. به نظر ما، تا آن‌جا كه مربوط به اصطلاحات و ادبيات باشد، مشكلي ايجاد نمي‌شود؛ ولي بحث‌هاي ديگري هست كه برمي‌گردد به بينش‌ها و جهان‌بيني‌ها، به يك نظريات زيربنايي كه در مباني عمدتاً با فرهنگ غرب سازگاري دارد و بر آن اساس پايه‌ريزي شده است. مسأله اينجاست كه يك اصطلاحي بار فرهنگي دارد. (مصباح يزدي،محمد تقي، بازخواني سخنان آيت الله مصباح يزدي در مورد پالايش علوم انساني، خبرگزاري فارس، حوزه آئين و انديشه، شماره 8906060694.) 3⃣«بومي‌سازي علوم انساني» بر چه مبناي معرفتي، بستر و فضا، پيش‌فرض و پيشانگاره، و در چه چهارچوب هنجاري صورت مي‌پذيرد؟ رويکرد و نيز ساز و کار تحقق آن چيست؟ 🔸همان‌طور که ذکر شد، مباني اسلامي‌سازي علوم انساني همان اصول جهان‌بيني اسلامي است که در مواردي با جهان‌بيني حاکم بر علوم انساني موجود تعارض دارد. طبيعي است که اين مباني بر اصول ارزشي و هنجاري اين علوم هم تأثير عميقي برجاي مي‌گذارد، همان‌گونه که در روش‌شناسي اين علوم اثر دارد. 🔸براي تحقق اين مهم، اولاً: بايد ما حوصله اين کار را داشته باشيم. واقع‌بينانه بدانيم که اين کار، کار يک روز يا دو روز نيست. ثانياً: با توجّه به واقعياتي که در دانشگاه‌هاي ما وجود دارد، بايد از سرمنشأ کار را شروع کرد. اين مفاسد سياسي اخير که در کشور ما ايجاد شد، منشأ آن به بيست سال پيش برمي‌گردد. برخي اساتيد دانشگاه، افکار انحرافي را به اين افراد، تزريق کردند. اساتيد شناخته شده‌اي که اکنون در ايران نيستند. درس آن اساتيد، اين کارگزاران را به بار آورد و آنها اين حرکت را به وجود آوردند و به فکر براندازي نظام افتادند. اگر بخواهيم تغيير کند از همان جا بايد تغيير کند. استاد دانشگاه بايد فکرش عوض شود. 🔸البتّه با اجبار نمي‌شود. بايد خود استاد باور داشته باشد تا اين ايده را در ذهن دانشجو جايگزين کند. پس استاد بايد عوض شود. تغيير استاد و تغيير کتاب بايد توأم باشد. 🔸حال اين سؤال مطرح مي‌شود که چگونه بايد استاد را عوض کرد؟ چگونه بايد کتاب را عوض کرد؟ در جواب مي‌گويم : اين کار شدني است و روي اين مسأله فکر شده و طرح هم دارد؛ امّا قدم اوّلِ اين کار در گرو فعاليت ماست. مسئوليت بزرگي به عهده حوزه است. 📝ادامه دارد... 🔆