قـات طـفـل در دامـن پـیـامـبـر بول می کرد اطرافیان با لحن عتاب آلود به کودک فـریـاد مـی زدنـد امـا پـیـامـبـر آن هـا را از ایـن کـار مـنـع مـی کـرد و مـی گـفـت بـگـذاریـد طـفـل آزاد بـاشـد. با فرزندان و فرزندزادگان خود، مهربان بود؛ به آنها محبت می کرد؛ آنها را روی دامن خویش می نشاند؛ بر دوش خویش سوار می کرد و آنها را می بوسید و اینها، همه برخلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود. چون صبح می شد، بر سر فرزندان و نوه هایش دست می کشید. رسول خدا(ص) فرمود: کسى که فرزند خود را ببوسد خداوند براى او یک حسنه[ در قبال هر بوسه] مى نویسد. امام صادق(ع) مى فرماید: فرزندان خود را بسیار ببوسید. زیرا به خاطر هر بار بوسیدن, خداوند درجه اى به شما عنایت خواهد کرد. ابن عباس مى گوید: من نزد پیامبر(ص) بودم. بر زانوى چپ خود, فرزندش ابراهیم قرار داشت و بر زانوى راست, حسین(ع). آن حضرت هر دم گاه ابراهیم را مى بوسید, گاه حسین را. آن حضرت دخترش فاطمه(س) را خیلى زیاد مى بوسید. شب ها پیش از خوابیدن, او را مى بوسید و براى او دعا مى کرد. روزى مردى نزد پیامبر خدا(ص) آمد و گفت: من ده فرزند دارم که تاکنون هیچ یک از ایشان را نبوسیده ام[ .بر طبق روایتى دیگر گفت: تاکنون هیچ کودکى را نبوسیده ام] فرمود من لایرحم لایرحم. همین که او از نزد رسول خدا(ص) دور شد, آن حضرت فرمود: این مرد از نظر من از دوزخیان است. سیره عبادی حضرت: ایشان خیر دنیا و آخرت را، در نماز دانسته و آن را معیار و شاخص شناخت کافر از مؤمن و اخلاص پیشه از منافق بیان کردند، فرمودند: «نماز، ستون دین و پناهگاه تن و زینت اسلام و مناجات دو دوست و مایه بر آمدن نیاز، و بازگشت توبه کار و یاد مرگ و برکت در مال و گشایش روزی و نور چهره است. پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر نماز اول وقت سفارش و تاکید بسیار داشت و آن را "رضوان خداوند" بر می‌شمردند. ایشان برتری نماز اول وقت نسبت به نماز آخر وقت را هم چون برتری آخرت بر دنیا برشمردند. به یار دیرین و وفادار خویش ابوذر غفاری چنین می‌فرمودند: «خداوند متعال، روشنی چشم مرا در نماز نهاده است و آن را محبوب من ساخته، همان گونه که خوراک را برای گرسنه و آب را برای تشنه گوارا ساخته است همانا گرسنه با خوردن غذا سیر می‌شود، و تشنه با نوشیدن آب سیراب می‌گردد، ولی من از خواندن نماز سیر نمی‌شوم.» علاقمندی‌شان به نماز به گونه‌ای بود که با اشتیاق تمام چشم به راه داخل شدن وقت می‌شد و [چون وقت نماز می‌رسید] به مؤذنش می‌فرمود: «ای بلال [با اذان گفتن] راحتمان کن.» هر گاه چیزی او را اندوهگین می‌ساخت با روزه گرفتن و نماز خواندن بر دفع آن یاری می‌جست.و هر گاه به مصیبتی دچار می‌شد بر می‌خاست، وضو می‌گرفت و دو رکعت نماز می‌خواند و چنین دعا می‌کرد: «اللهم قد فعلت ما امرتنا، فانجز لنا ما وعدتنا؛ خدایا، من آن چه را به ما دستور داده بودی انجام دادم، پس آن چه را به ما وعده داده‌ای محقق فرما». روایت شده که هر گاه خانواده‌اش به چیزی نیازمند می‌شدند به ایشان می‌فرمود: «به پا خیزید و نماز اقامه کنید می‌فرمود: پروردگارم به من امر کرده که: و خانواده خود را به نماز، فرمان ده و بر انجام آن شکیبا باش. از تو روزی نمی‌خواهیم (بلکه) ما خود به تو روزی می‌دهیم؛ و عاقبت نیک برای تقواست.» پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) حتی در سفرهایش نیز از اقامه نماز مستحبی غافل نبود نقل شده ایشان از منزلی به منزل دیگر کوچ نمی‌کرد، جز آنکه در آن منزل دو رکعت نماز می‌گزارد و می‌فرمود: «می‌خواهم این مکان برایم به نماز خواندن گواهی دهد. علی (علیه‌السّلام) می‌فرمود: شب جنگ بدر همه ما خوابیده بودیم، مگر رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) که زیر درختی نماز می‌خواند و تا صبح گریه می‌کرد. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در طول شبانه روز دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی می‌خواند و چون ماه مبارک رمضان می‌رسید، بر نماز خواندنش افزوده می‌شد. حضرت (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تا زمان وفاتشان بسیار نماز می‌گزارد و در طول ایام بیماری که منجر به وفات ایشان گردید نشسته نماز می‌خواند. بر نماز اول وقتش به شدت مراقبت داشت تا آن حد که از عایشه - همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) - نقل شده که می‌گفت: «هیچ گاه ندیدم که پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ، نماز را به وقت دیگری اندازد، تا این که خداوند، قبض روحش کرد. خوراک یا چیز دیگری باعث تاخیر در نماز اول وقت او نمی‌شد هنگامی که وقت نماز فرا می‌رسید، [از شدت اشتیاق به آن، به گونه‌ای رفتار می‌کرد که] گویا خانواده و دوست را نمی‌شناسد. عایشه -همسر پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) - می‌گوید: «رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) با ما سخن می‌گفت و ما با او سخن می‌گفتیم، همین که وقت نماز می‌رسید او را حالتی دست می‌داد که گویی نه او ما را می‌شناسد و نه ما او را می