🌱بسم الله الرحمن الرحیم🌱 🔰 چه باید کرد؟ 🔹 در هنگامه اغتشاشات و ناامنی‌ها بسیاری از مومنین علاقه‌مند به انقلاب نسبت به آینده جمهوری اسلامی نگران و بعضا ناامید می‌شوند. در این ایام که غبار‌های غفلت و روزمرگی کنار می‌رود این سوال در ذهن دوستان جریان مومن انقلابی خلجان می‌کند که چه باید کرد و چگونه باید این افراد را به انقلاب علاقه‌مند نمود و اساسا چنین کاری ممکن است. ( که صد البته حساب محاربین و قاتلین جدای از مردم ایران عزیزمان هست) 🔸 حتما کار خوب جناب آقای جهرمی سخنگوی دولت وقت و واکنش عده‌ای از دانشجویان به سخنان ایشان را دیده‌اید. سوال این است که چرا عده‌ای با شعار و فحش اجازه صحبت به ایشان نمی‌دادند. چرا این جمعیت، حاضر نبودند پشت تریبون رفته و حرفشان را بزنند. 🔹 چالش اصلی و مهم، فاصله عمیقی است که بین ما و ایشان به وجود آمده است. ما سخن همدیگر را نمی‌فهمیم. ما از هم متنفریم و اتفاقا دشمن کاری کرده است که ما دائما از هم دور شویم. ایجاد تنفر یکی از راهبردهای مهم دشمن در مقابله با جمهوری اسلامی است. وقتی شما از کسی متنفر باشی به ندرت امکان دارد که حرف او را بپذیری یا حتی علاقه داشته باشی که با او سخن بگویی. 🔸 اما اشکال عمده ما عدم ارتباط و گفتگو است. بسیاری از این افراد نه طلبه دیده‌اند نه یک مدیر و نه مومن انقلابی البته اگر جاهلان بی‌بهره از اخلاق کار را خراب‌تر نکرده باشند. قبول کنیم که آن‌ها در دنیای دیگری زندگی می‌کنند و ما در دنیای دیگری. آن‌ها به زبان دیگری سخن می‌گویند و ما به زبان دیگری. ما در اتمسفری تنفس میکنیم که به گمان آن‌ها خفه‌کننده است. بپذیریم که اینقدر دور بوده‌ایم که بسیاری افراد با تبلیغات منفی و با برخی اشتباهاتِ افراد به ظاهر خودی، از ما و حکومت دینی و در نهایت از خود دین متنفر شده‌اند. 🔹 بدانیم که برای اصلاح جامعه اول باید این حصارهای ذهنی را بشکنیم. اولین قدم، رفاقت است. کمتر نصیحت کنیم یا استدلال بیاوریم. اول اجازه دهیم تا ما را بپذیرند. ما را از خودشان بدانند، از جنس خودشان. به هیچ عنوان از نقاط تاریک و اختلافی شروع نکنیم. در اولین قدم‌ها باید هم‌زبان شویم. وقتی به اینجا رسیدیم تازه او حاضر می‌شود در یک فضای رفاقتی سخنمان را بشوند و در مورد آن تأمل کند. ما بیش از استدلال نیازمند رفاقت هستیم. بماند که برخی با همین هم‌زبانی و هم‌دلی بسیاری از سوالات و شبهاتشان حل می‌شود. ♦️ پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) تا چهل سالگی محمد امین بود. پناه مردم بود. مردم با او احساس خودمانی می‌کردند. در جریان اهانت آن شامی به امام حسن (علیه‌السلام) رفتار امام باعث شد کلیشه‌های ذهنی آن مرد به هم بخورد و توبه کند. ممکن است بگویید ما کجا و امام مجتبی کجا. بله اما باید بدانیم که همین رفتارهای عادی اگر همراه با کمی ادب و تواضع و حلم باشد، اگر در مواجهه با این افراد خودمان را تافته جدابافته ندانیم و ایشان را نجس نشماریم و بدی‌های ظاهری‌شان را تحمل کنیم، حجم زیادی از این تنفر را از بین خواهد برد و امکان تفاهم و هم‌زبانی را فراهم خواهد کرد. 🔸 برای از بین بردن این تنفر باید از خودمان شروع کنیم. مانند پیامبر رحمت، نسبت به خلق مهربان باشیم؛ مانند پدر و مادری که نگران انحراف فرزندش است، از درد او درد می‌کشد و تحمل گریه او را ندارد. رسیدن به این میزان از شفقت و رحمت نیازمند وسعت روح است. باید دریا شویم تا این همه پلیدی ما را نجس نکند. البته این کار نیازمند تحمل رنج است. 🔹 پ.ن. ۱: برخی افراد چنان قلبشان را به فساد کشانده‌اند که با گفتگو با همه انبیاء هم توبه نخواهند کرد. حساب این افراد جداست. پ.ن. ۲: گروهی از اغتشاش‌گران از اعضای گروهک‌ها هستند یا اجیر شده‌اند یا بر اثر شدت تنفر مرتکب جنایت شده‌اند. این به عهده نیروهای امنیتی و قضایی است که با ایشان با شدت مقابله کنند. آن‌چه در بالا بیان شد مطلقا ناظر به این افراد نیست. ✍️ مجتبی قربانی همدانی 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻 کانال تأمّلات طلبگی: @ghorbani_hamedani_t