✅ واکنش شاعرانه به حمله تروریستی به شهید فخری زاده 💢 علی‌محمد مودب، مدیر موسسه شهرستان ادب و شاعر انقلابی کشورمان در نخستین واکنش به ترور دانشمند هسته‌ای کشورمان و شهادت شهید محسن فخری‌زاده، سروده‌ای را تقدیم به این شهید کرد. 🔸 سواری بر زمین افتاد و اسبی در غبار آمد غروب از جاده دردا باز اسبی بی‌سوار آمد 🔸 بَرَد چون عشق دل، جز باختن راهی نمی‌ماند سواران را بگو جز تاختن راهی نمی‌ماند 🔸 جراحت‌ها به تن‌ها جامه دیدار می‌دوزد بکش ما را ز خون‌ ما چراغ لاله می‌سوزد 🔸 بکش ما را که با خون زنده است این باغ بارآور خوشا در خون طپیدن، الأمان از مرگ در بستر 🔸 خضابی خوشتر از خون نیست مردان خدایی را ببین در قتلگه سیمای عقل کربلایی را 🔸 کفن خون باد مردان را و تقدیر معین باد چراغ عقل ابراهیم‌ها در شعله روشن باد 🔸 خوشا عقلی که در صفین با کرّار همراه است خوشا عقلی که می‌ماند خوشا عقلی که جانکاه است 🔸 ز جان تن می‌زند تا خون دهد بستان ایمان را که تا روشن نگه دارد چراغ عقل انسان را 🔸 خدایا یال اسبان مدتی شد خون نمی‌بیند بیابانها خیابان‌های ما مجنون نمی‌بیند 🔸 خوشا با سر اشارات شهیدان بر سر نیزه کلام این است و فقه این است خون بر منبر نیزه 🔸 ببین در کربلا در جوش، بحر خون خوبان را چه فخری برتر از خون، چهرةگلگون خوبان را 🔸 چرا تن می‌زنی از عقل ای جان تشنه خون باش اگر لیلی شناسی رو به صحرا آر ! مجنون باش 🔸 به شور این رودها تا ساحل موعود خواهد رفت نترس از سد و صخره عاقبت این رود خواهد رفت 🔸 یکی بر ره نشسته صخره‌واری تا که ره بندد شهیدی غرقه در خون بر خیال صخره می‌خندد 🔸 اگر کشتی ست عاشورا، در این خون غرقه باید زیست ببین چشم شهیدان را، به جز خون هیچ راهی نیست 🔸 حسین ای نوح! ای کشتی! مرا هم غرقه در خون کن به خون قربانیان را از غل و زنجیر بیرون کن 🔸 بخوان تا عزم سر از گریه شبگیر بردارد پدر بر خاک افتاده پسر شمشیر بردارد 🔸 هلا زین دم به جز خون، هیچ حرفی با منافق نیست گلوی زخم ما را دیگر آن گفتار سابق نیست 🔸 دگر حرفی نمانده گفتگوی آخرین خون است بمان تا حرف آخر، خون جواب داغ این خون است 🆔 @hvasl_ir