✏️رئیسجمهور؛ متفکر باتجربه
🔸امروز و پس از گذشت حدودا یک هفته از عروج شهیدان پرواز اردیبهشت، سخن گفتن از رئیسجمهور بعدی، قدری سخت است. اما چه کنیم که تا بوده، همین بوده و تا هست، همین است.
🔸این روزها که گزینههای بالقوه ریاستجمهوری دولت چهاردهم در حال بالفعل شدن هستند، توجه به لوازم و جوانب انتخاب رئیسجمهورِ شایسته، خالی از لطف نیست.
🔸رئیسجمهور میبایست مجهز به دو قوه اساسی باشد؛ اول آنکه اهل فکر، تعمق، تشخیص و تدبیر بوده و در یک کلمه، از یک «نظام فکری منسجم» برخوردار باشد و دوم آنکه دارای تجربه کافی باشد.
🔸تدبیر رئیسجمهور که از نظام فکری او نشئت میگیرد، اولا امکان طراحی راهکارهای مدون، برای حل مسائل کشور را فراهم میکند و ثانیا این توانایی را ایجاد مینماید که از میان راهکارهای پیشنهادی توسط کارشناسان، بهترین را برگزیند.
🔸پر واضح است که صرفا توانایی انتخاب از میان راهکارهای پیشنهادی کارشناسان،کافی نیست. درست است که رئیسجمهور، میبایست کارشناس ارشد باشد، اما کسی که در رابطه با مسائل کشور، ایدههای ایجابی نداشته باشد و صرفا بتواند از میان ایدههایی که روی میزش گذاشتهاند، بهگزینی نماید، نمیتواند رئیسجمهور مناسبی باشد. رئیسجمهور، باید برای اداره کشور، ایدههای ایجابی داشته باشد و این ایدهها را در قالب چند «پروژه پیشران» ساماندهی نماید. در نتیجه، کسی که صرفا بخواهد با کلیات ابوالبقاء و «باید بشود»، کشور را اداره کند، رئیسجمهور درخوری نخواهد بود.
🔸همچنین کسی که فاقد نظام فکری منسجم باشد، گزینه مناسبی برای ریاستجمهوری نیست. رئیسجمهور، پیمانکار و مدیر پروژه نیست که اگر بود، انبوهسازان مسکن و سازندگان پتروشیمیها و پالایشگاهها، بهترین گزینه برای ریاستجمهوری بودند!
🔸از طرفی، علاوه بر نظام فکری منسجم، داشتن تجربه نیز از ضروریات دیگری است که میبایست یک رئیسجمهور از آن برخوردار باشد. وقتی از تجربه اجرایی، سخن به میان میآید، ذهن سطحینگر، به سراغ تجربه اجرای پروژههای عمرانی، همچون سد، پل، جاده و اتوبان یا اداره بنگاههای اقتصادی بزرگ، میرود. حال آنکه تجربه اجرایی رئیسجمهور میبایست ناظر به رویههای اداری و بوروکراتیک دولت باشد. کسی که با این رویهها آشنایی نداشته باشد، حتی اگر در قله قاف اندیشهورزی قرار گیرد، به درد ریاستجمهوری نمیخورد.
🔸در کنار همه اینها، ویژگیهای دیگری نیز وجود دارد که رئیسجمهور باید آراستهٔ به آنها باشد که از آن جمله، میتوان به انتقادپذیری، سعه صدر و قدرت گفتگو با مردم اشاره کرد. در نظر گرفتن همین چند شاخص، میتواند به حذف برخی گزینههای بالقوه موجود و تأمل بیشتر روی گزینههای باقیمانده کمک کند.
🔸باید دید کدام یک از گزینههای موجود، در بستر منظومه فکری انقلاب اسلامی، دارای نظام فکری منسجم میباشند، از ایدههای ایجابی برای اداره کشور برخوردارند، با رویههای اداری و بوروکراتیک، آشنایی داشته و تجربه کار در آن فضا را دارند و دارای سعه صدر، نقدپذیری و قدرت گفتگو با مردم میباشند. به نظر میرسد از میان گزینههای بالقوه، نهایتا ۳ نفر را میتوان حائز شرایط فوق دانست که یافتن آنها و انتخاب، یک نفر از آن میان، کار چندان دشواری نیست.
@sajjadsakeni