من حیدرم
بخش سوم
...خان اول مرحب بود. نه ترسید و نه فرار کرد. مرحب که رجز خواند و فریاد زد: من مرحبم. علی(علیه السلام) محکمتر پاسخ داد: من حیدرم. شیر جنگجوی بیشهها چنان ضربهای به کلاهخود مرحب زد که تا دندانهایش فرو آمد. فرمانده که به زمین افتاد سربازها فرار کردند. خان دوم خندق بود. گودال پر آب و عریضی که هیچ راه عبوری نداشت. سربازها پشتش گیر افتاده و نمیتوانستند به قلعه خیبر نزدیک شوند. علی(علیهالسلام) از خندق پرید. رسید به خیبر. خان آخر قلعهای بود با در بسته که هیچ راه نفوذی نداشت. علی (علیهالسلام) در قلعه را از جا کند. یهودیان داشتند از ترس و تعجب جان میدادند که در بزرگ و آهنی را گذاشت روی خندق. پلی شد برای عبور سربازها. لشکر پیاده اسلام از خندق رد شدند و قلعه را فتح کردند.
حیدر کرار برگ برنده رسول خدا (صلیالله علیه وآله وسلم) بود. مردی که خدا و رسول را دوست داشت و خدا و رسول هم خیلی دوستش داشتند.
روابط عمومی تبلیغات اسلامی نکا
🆔
@ido_neka سروش وایتا
instagram.com/nehzat_neka
اینستاگرام