به نام خدا دقیقا پارسال نزدیک ماه مبارک بود همه در تدارک تحویل سال نو و استقبال ماه خدا بودند و من در حزن از دست دادن فرزندم روزگارم سخت گذشت، توام با ناشکری بسیار و گلایه فراوان از خدایی که هیچ وقت تنهایم نگذاشته بود حتی با وجود ناسپاسی من انگار در خواب غفلت سنگینی غرق شده بودم .... شب نیمه شعبان بود بی اختیار کلیپی از مادری در غزه دیدم که بچه شهید خودش رو در آغوش گرفته بود گریه می کرد و "حسبی الله ربی" می گفت از خودم خجالت کشیدم، شرمنده شدم از ایمان قوی او و بی ایمانی خودم. قرآن عزیزم رو که یک سال سراغی از آن نگرفته بودم را باز کردم نگاهی انداختم و بستم، تلویزیون روشن بود و این رو می خوند :"چقدر مردی امام حسین منو عوض کردی امام حسین" با همه وجودم از خدا خواستم عوض بشم از اعماق وجودم. چند روز بعد پیامی رو توی یه گروهی که یادم نیست دیدم "دوره ملکوت"، بی تفاوت رد شدم، روز بعد پیام تکرار شد و دوباره بی تفاوتی من روز سوم وقتی پیام رو دیدم دلم لرزید شاید این همون عوض شدن باشه چشم بر هم زدم خودم رو مقابل قرآن، گوشی به دست و در حال نت برداری دیدم شکر خدا حال دلم عوض شده. ✍ ف-ص خاطرات و ارسالی مخاطبین دوره ارسال مطلب به پویش همراه با جایزه ۵۰۰ هزار تومانی 👇 https://survey.porsline.ir/s/JZdSvuf 🆔 @imam_alrahmah