http://eitaa.com/joinchat/609288192C7f2d99bc90 باسمه تعالی 🔶خودمان را گول نزنیم! 🔹بخشی از جریان مایل است به دلیل تفاوت راهبرد فعلی روحانی و کاخ سفید و درنتیجه تفاوت لحن روحانی؛ وی را تشویق کند، حمایت از موضع صحیح ایرادی ندارد اما به آن شرط که تفاوت و روحانی شناخته شود و خدای‌ناکرده اهداف کاملا غلط و بعضا روحانی تطهیر نشود. 🔸بطور خلاصه، اکثریت های آمریکایی بر این باورند که باید برجام حفظ میشد/بشود و سپس با اعمال فشارهای مختلف شدید و جلوگیری از تحقق آن قرارداد قبلی مگر به حد جزء و برای شعار و ساکت کردن ایران، مذاکره و گفتگو بر سر سایر مسائل دیگر خصوصا و منطقه‌ای را آغاز کرد؛ تقویت موضع غربگراها و سازشگران ایرانی هم یکی از سیاست‌های قطعی آنها برای تحمیل این خواسته‌هاست. 🔹واداده‌های غربگرای ایرانی و درصدر آنها شیخ حسن هم معتقد به گفتگو بر سر هر مساله‌ای، ایجاد های ۲،۳،۴ و... و هضم کامل ایران در نظام استکباری فعلی جهان است مگر به حد جزء و در حد شعار برای ساکت کردن جریان انقلابی؛ دراین نگاه صرف حفظ قرارداد با قدرت‌های مستکبر باعث گشایش‌های نسبی دنیوی در برخی مقاطع حساس میشود که از آن می‌توان برای کسب استفاده کرد. 🔸پس تفاوت راهبردی بین این دو نیست؛ هر دو ظاهرا به همه چیز نه می‌گویند جز میز مذاکره. حال این میان بخشی از تحمل روند استحاله نظام ایران را ندارند و قلدرمآبانه می‌خواهند تمام خواسته‌های خود را یک شبه حاکم کنند و هیچ امتیاز ولو ظاهری به طرف مقابل ندهند و آنچنان تعهدی هم به تقویت موضع های غربگرای ایرانی هم ندارند مگر بصورت خیلی محدودتر. 🔹بین هر سه اینها یک " " جاری است، مذاکره، و مذاکره. حال در " " دمکرات‌ها و غربگراهای واداده داخلی هم‌سویند اما با جمهوری‌خواهان حاکم تفاوت راهبرد دارند! سخنان حسن روحانی در سازمان ملل دقیقا در راستای همان هدف مشترک و تبیین مجدد همان راهکار مدنظر خودش و دمکرات‌ها بود. یعنی هرچند ظاهرا به راهبرد جمهوری‌خواهان حاکم نقد داشت اما در هدف هر سه همان یک چیز را می‌گویند؛ همان ! 🔸[بیانات رهبری ۲۲ مرداد۹۷] امّا مسئله‌ی مذاکره. خب حالا آمده این بابا [ترامپ] پیشنهاد کرده که ما حاضریم با ایران مذاکره کنیم؛ یک عدّه هم اینجا -حالا یک عدّه که میگویم، واقعاً نمیدانم انسان چه تعبیر کند از اینها- [گفتند] عجب! آمریکایی‌ها پیشنهاد مذاکره کرده‌اند. خب پیشنهاد مذاکره از طرف آمریکایی‌ها چیز جدیدی نیست. در طول این چهل سال غالباً آنها دنبال مذاکره‌ی با ما بوده‌اند ... آمریکایی‌ها همیشه درخواست داشته‌اند با ما مذاکره کنند. حالا ما چرا مذاکره نمیکنیم؟ گوش کنید، خیلی حرفهای زیادی در این زمینه هست؛ ؟ علّت، این است: آمریکایی‌ها فرمول مذاکراتی‌شان این است که میگویم؛ با این فرمول و با این طرف، آدم عاقل ببینید مذاکره میکند یا نمیکند. 🔹مذاکره اوّلاً در عرف سیاسی به‌معنای نشستن و حرف زدن و احوالپرسی کردن که نیست، مذاکره یعنی ، یعنی بنشینید دو طرفِ میز؛ شما یک چیزی بدهید، یک چیزی بگیرید؛ معنای مذاکره‌ی سیاسی این است. خب، آمریکایی‌ها چون متّکی هستند به قدرت نظامی و قدرت پولی و قدرت رسانه‌ای وقتی‌که با یک طرفی میخواهند مذاکره کنند، اهداف اصلی خودشان را قبلاً برای خودشان مشخّص میکنند؛ حالا بعضی از آن اهداف را به زبان هم می‌آورند، بعضی را هم نمیگویند؛ در اثنای کار مرتّب دبّه میکنند، مرتّب اضافه میکنند، مرتّب چانه میزنند، امّا اهداف اصلی برای خودشان مشخّص است؛ این یک. 🔸دوّم، از این اهداف اصلی یک قدم عقب نمی‌نشینند. بله، اهداف فرعی و چیزهای بیخودیِ کم‌ارزش را در حاشیه گاهی می‌آورند و از آنها صرفِ‌نظر میکنند که بظاهر یک نوع عقب‌نشینی است، امّا از مقصود اصلی و اهداف اصلی‌شان مطلقاً نمیکنند، امتیاز اصلاً نمیدهند. 🔹سوّم، از طرفِ مقابلِ مذاکره امتیاز نقد میخواهند، از او وعده قبول نمیکنند؛ میگویند ما اطمینان نداریم، امتیاز نقد از او مطالبه میکنند؛ کمااینکه ما در برجام این را تجربه کردیم ... اگر چنانچه طرف مقابل از دادن امتیاز نقد امتناع بکند، تبلیغاتی و رسانه‌ای و هیاهو در سطح دنیا راه می‌اندازند که بله، اینها مذاکره نمیکنند، اینها به میز مذاکره باید برگردند، اینها چنین میکنند. یک هیاهوی عظیمی که معمولاً طرف مقابل کم می‌آورد در مقابل این هیاهو؛ معمولاً طرف مقابل منفعل میشود، دچار انفعال میشود؛ در مقابل این جنجال و هوچیگری و هیاهویی که اینها میکنند، معمولاً کم می‌آورند، منفعل میشوند. 👇ادامه