🌍 جرمش این بود که اسرار هویدا می کرد !
🌑 جعفر بخشی بی نیاز
نویسنده و روزنامه نگار
🌐 سناریوی تکراری و نخ نمای تایید صلاحیت ها در کنار کسانی که با نظر و رای اعضای شورای نگهبان رد صلاحیت شدند ؛ به پایان رسید. با این واقعیت تلخ که هیچ کدام از این افراد که رای مثبت اعضاء را به دست نیاورده بودند ؛ نه فرصت دفاع از خود داشتند و نه متوجه شدند چرا رد صلاحیت شدند. یکی از تلخ ترین پایان بندی های تاریخی در ایران که تراژدی تحقیر افراد را نه فقط نمایش می دهد که دردش را تا مغز استخوان به روح و جان آدم فرو می نشاند. چه آنهایی که شرمگین این رخداد غیر منتظره اند و می دانند چه کرده اند و چه آنها که این رنج بزرگ را بر دوش می کشند و نمی دانند چه کرده اند.
🌐 عزت و کرامت آدمها سرمایه های ارزشمندی ست که می بایست پاس داشته شود. خاصه آنهایی که در راه خدمت به خلق آسیب دیده اند و زخم های ناجوانمردی بر تن شان نشسته. آنهایی که عزت نفس و غرورشان ستودنی ست و به ساده گی در دام تجملات و اشراف گری دنیا نمی افتند و دست در دست صاحبان قدرت نمی دهند. جرم اینها همین است که با مردم اند. در کنار مردم اند. درد مردم را فریاد می زنند. از فقر و بی عدالتی نفرت دارند. از شرمساری خانواده ها گریان اند و از گرفتاری های مردم به اندوه و غم نشسته اند. اینها تایید نشدند. تایید هم نمی شوند. چه آنهایی که با مردم اند ؛ همیشه مجرم اند. آنها اسرار هویدا می کنند. و کاشفان جرم و خطا محبوب نیستند که مغضوب اند.
🌐 در زمانه ای که یا مچ می گیرند یا به افتادن دیگران می بالند ؛ دستگیری از دیگران حتما که نامش شرف است. در روزگاری که آدمها می خواهند همدیگر را به خاک سیاه بنشانند ؛ از خاک بلند کردن دیگران توسط هر کسی که باشد ؛ به معنای پاکی و زلالی ست. در جامعه ای که انسانها به هر بهانه همدیگر را له می کنند تا از پله های پیروزی بالا بروند ؛ دیدن مردانی که آدمها را یک به یک از پله بالا می کشند تا جان دوباره ای پیدا کنند و امید را به روان آنها تزریق کند ؛ دیدنی و بسیار خوشایند است. در عصری که بنی آدم روی اعصاب یکدیگرند ؛ عصای دیگری شدن غبار غم از دل می زداید. لابلای هیاهوی بیهوده ی این روزگار به یاد بیاورید این حرف را که ما فقیر شده ایم. ما از میراث انسانی یکی یکی دست برداشته ایم. ما به هیچ اصول و اخلاقی پای بند نیستیم. نیازی نیست به ستایش آدمها بلند شویم و آنها را بالا ببریم. اما حتما نیاز است تا آبرویشان را حفظ کنیم و با آنها به جوانمردی رفتار نماییم. دشمن هم اگر قرار است باشیم ؛ چقدر خوب است که شریف باشیم و نامردی نکنیم.
🌐 ماندن کنار مردم حتما تاوان داشت که برخی تاوانش را دادند. با آن که ملتی کنارشان بودند ؛ اما تایید نشدند تا ثابت شود هر که با مردم باشد از آنها نیست. همان هایی که باید از صدق صندوق ها صیانت کنند و به آراء مردم حرمت بگذارند ؛ صداقت را در سایه سیاست پنهان کردند. وظیفه و تکلیف برای همه این است که اکثریت در انتخابات مشارکت کنند. اما وقتی سیاست از صداقت تهی می شود ؛ آن گاه گسست مردم از صف های رای معنا می یابد و انتخابات از معنایش خالی می گردد. آنهایی که شعار قطار پیشرفت می دهند و نگاهشان به جامعه آرمانی ست و همه چیز را گل و بلبل می بینند ؛ بد نیست در کنار مسائل مهمی که در عرصه سیاست دارند ؛ به سیستان و بلوچستان و خوزستان سفری کوتاه داشته باشند و ببینند جایی که نفت دارد نان ندارد ... !