_ هتلِ خسته… آنقدر خسته بود که حوالی نیمه شب، خودش را‌ روی زمین رهاکرد و کنار خرابه هایش نشست و تا سحر گریه کرد… کنارش ایستادم و خواستم دستش را بگیرم و کمکش کنم، اما دیدم کوه ها “مثل کوه پشتش بودند” و از پس غصه هایش برآمدند… به بهانه ی رفاقت با کوه هاست که هتل هنوز‌ زنده است… 🛎مخاطبان گرامی! اطلاعات ما صرفا بر اساس داده های اینترنتی است، بنابراین قبل از رفتن به محل مورد نظر اطلاعات دقیق تری از طریق سایتها و نرم افزارهای گردشگری و نیز دوستان و آشنایان و حتی ساکنان آن شهر کسب کنید و سپس به آن مقصد سفر کنید.🛎 #رامسر #هتل_قدیم #مازندران 🏝@iran_zibayman