امانت خدا
در رفتار علامه طباطبايي رحمه الله با دخترهايش احترام و محبت بيشتري مشاهده ميشد. ايشان ميفرمودند: «به اينها بايد محبت بيشتري شود، تا در زندگي آينده با نشاط باشند و بتوانند همسري خوب و مادري شايسته باشند». حتي نام دختران را با پسوند«سادات» صدا ميکرد و ميفرمود: «احترام دختر، مخصوصاً سيده، بايد حفظ شود.» همسرش عقيده داشت که دختر بايد در خانه کار کند؛ ولي علامه ميفرمودند: «به آنها فشار نياور، آنها اکنون بايد آرامش داشته باشند و هنوز موقع کارکردنشان فرا نرسيده است.»
دختر علامه رحمه الله نقل ميکند: «بعضي مواقع غذايي درست ميکرديم که کمي خراب ميشد، پدرم اصلاً به روي خودش نميآورد و خيلي هم تعريف ميکرد. مادرم ميگفت: به اين ترتيب، اين دخترها در کدام خانه ميتوانند زندگي کنند؟ پدرم ميفرمودند: اينها امانت خدا هستند، هر چه آدم به اينها احترام بگذارد، خدا و پيغمبر خوشحال ميشوند.» تربيت ما فقط در هنگام کودکي صورت نگرفت. من پس از ازدواج نيز هميشه از راهنمايي پدرم بهرهمند ميشدم. مثلاً اوايل ازدواج هر وقت به خانة پدرم ميرفتم، عوض اينکه بپرسند وضعيت زندگيت چطور است؟ فقط سفارش ميکردند: «مبادا کاري کني که موجبات ناراحتي مادر شوهرت را فراهم کني که خدا از تو نميگذرد.
(جرعههاي جانبخش، ص 393)
@irc_ir