💠"توجه شهدا به نماز اول وقت " 🔹اواسط دهه هفتاد بود در ستاد تفحص مهران در غرب کشور فعالیت داشتیم. عصر بود که یکی از رفقای قدیمی تماس گرفت. او اهل همدان بود اما از کرمانشاه زنگ میزد. گفت: «بلیط گرفته ام و ان شاء الله تا غروب به شما ملحق میشوم. ما هم منتظر بودیم نماز مغرب را خواندیم و شام را هم خوردیم اما از دوست ما خبری نشد نگرانش بودیم در جاده بلایی بر سرش آمده باشد جاده های مرزی در طول شب رفت و آمد کمتری داشتند. 🌙اواخر شب با خستگی زیاد و نگرانی خوابیدیم هنوز چشمان ما گرم نشده بود که یک دفعه با فریاد یکی از بچه ها از جا پریدیم خواب دیده بود. 😳مرتب با تعجب به اطراف نگاه میکرد. پرسیدم: چی شده؟ گفت: «کجا رفتند؟! بعد ادامه داد: الان چند تا جوان خوش سیما اینجا بودند، از داخل اتاق معراج بیرون آمدند و سلام کردند و گفتند: نگران دوست همدانی نباشید الان میرسد. تأخیر او به خاطر نماز اول وقتش بوده، سلام شهدا را به او برسانید. بعد هم به سمت اتاق معراج برگشتند. اتاق معراج محلی بود که شهدا را داخل آن نگه میداشتیم تا به ستاد ارسال کنیم با هم به معراج رفتیم، پیکرهای چند شهید که بیشتر آنان گمنام بودند کنار اتاق بود چند لحظه ای نگذشته بود که دوست ما از راه رسید. از اینکه همه منتظرش بودیم تعجب کرد همگی از او یک سؤال داشتیم و آن اینکه نماز مغرب را کجا و چگونه خواندی؟ او هم با حالت تعجب گفت: با راننده اتوبوس صحبت کردم و گفتم برای نماز اول وقت نگه دارد اما قبول نکرد من هم گفتم نگه دار من پیاده میشوم کنار جاده نمازم را اول وقت خواندم و بعد هرچه معطل شدم هیچ وسیله ای نبود تا اینکه چند ساعت بعد شخصی مرا سوار کرد و آمدم.» 📎منبع:شهید گمنام ص165 📝راوی:یکی از بسیجیان تفحص 💫🌙💫🌙💫 🌷🎍🌷🎍🌷 ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ  @golzreshd  ᨖᨖᨖᨖᨖ❥ᨖᨖᨖᨖ