◻️🕊❤️🕊◻️
🕊❤️🕊◻️
❤️🕊◻️
🕊◻️
◻️
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
قسمت 2⃣4⃣
☘ با آنكه حضرت مجتبى عليه السلام اوّلاً میخواست آنها را امتحان كند
و ثانيا منظورش اين بود كه اصحابش از تفرقه و نفاق دورى كنند و تحت تأثير نيرنگهاى معاويه قرار نگيرند.
❌ ولى آنها چون امام شناس نبودند و ولايت را درست قبول نكرده بودند و جمعى از منافقين و خوارج با آنها مخلوط شده بودند و آنها را تحت تأثير خود قرار داده بودند و از همه مهم تر با قضاوت بى جائى كه كرده بودند دست به كار شدند و به خيمه ى آن حضرت حمله كردند و رهبرى آنها را آشوبگرانى كه دنبال فرصت مى گشتند به عهده داشتند. لذا آنها را تحريك كردند و سجّاده از زير پاى مبارك امام مجتبى عليه السلام كشيدند.
❌"عبدالرحمن ازدى" كه مرد منافق و پستى بود بر آن حضرت حمله كرد و رداى آن حضرت را برداشت و آن حضرت در خيمه، بى رداء در حالى كه تكيه به شمشيرشان داده بودند نشستند چند نفر از دوستان و اقوامشان كه دور آن حضرت بودند مردم را از حمله به آن حضرت مانع مى شدند،
امام مجتبى عليه السلام از آنجا حركت كردند و وقتى مى خواستند از محلّ تاريكى در قريه ى "ساباط" عبور كنند مردى به نام "جراح بن سنان" لجام اسب آن حضرت را گرفت در حالى كه تكبير مى گفت صدا زد اى حسن تو مشرك شده اى ،آنچنان كه پدرت قبل از تو مشرك شده بود و بعد با حربه اى كه در دست داشت آن چنان به ران آن حضرت زد كه به استخوان پاى مباركش رسيد، امام مجتبى عليه السلام نيز با شمشير او را زخمى كرد سپس چند نفر از دوستان آن حضرت با او گلاويز شده و بالاخره او را به هلاكت رساندند.
💥 در اين بين يكى از مأمورين مخفى معاويه كه در بين اصحاب آن حضرت بود فرياد زد كه لشكر عراق كه در اراضى "مسكن" بودند شكست خوردند و "قيس بن سعد" كشته شد و لشكر شام نزديك است به ما برسند.
☘ مردم امام مجتبى عليه السلام را روى سريرى انداختند و آن حضرت براى معالجه به مدائن به خانه ى "سعد بن مسعود ثقفى" كه والى مدائن از طرف اميرالمؤمنين عليه السلام بود بردند و امام مجتبى عليه السلام را مداوا مى كردند.
نویسنده: سید حسن ابطحی
👈 ادامه دارد....
◻️
🕊◻️
♥️🕊◻️
🕊❤️🕊◻️
◻️🕊❤️🕊◻️
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
➥ 🏴 🕯
@jack313 🕯 🏴
♡✧❥꧁💜꧂❥✧♡