🌿قانونی تصویب کنیم که اجرایی باشد🌿 بسم رب الشهدا 🪴بیماری گوشت تن را می‌خورد و گناه، روح جامعه را. برای نجات روح شهرمان باید کاری کنیم. از کوچه ای که به نام دایی شهیدم است عبور می‌کردم. دختری بی‌حجاب وارد کوچه شد. شالش را انداخته بود دور گردن. جلو رفتم و با لحنی مهربان تذکر دادم. شانه هایش را بالا انداخت و بی ادبی کرد. خواهرانه حرفم را تکرار کردم و گفتم :«اینجا نه. توی این محل که وجب به وجبش محل گذر مادران داغدار شهداست، حرمت نگه دار.» صدایش را بالا برد و جوابم داد که :« سرم نمی‌کنم. تو هم هیچ کاری نمی‌توانی بکنی.» راست می‌گفت. می‌خواستم چه کنم؟ زنگ بزنم 110 که بخاطر یک بیحجاب خودش را برساند؟ مگر تعداد بی‌حجاب ها یکی و دوتاست؟بر فرض که می‌آمد و می‌بردش توی ون گشت ارشاد. نصیحتی می‌کرد و باز بعد از پیاده شدن، شال روی سرش بند نمی‌شد. بر فرض محال تر که دستگیرش می‌کرد و تحویلش می‌داد به مقام قضایی، در دادگاه با آنهمه پرونده های ریز و درشت جایی برای پرونده‌های بی‌حجابی هست؟ مگر اینکه قضات تمام کار خود را تعطیل کنند و تنها پرونده های بی‌حجابی را روی میز بگذارند. آنطور که سرداران نیروی انتظامی با گلایه می‌گویند از هر هزار نفر بی‌حجابی که به دستگاه قضا می‌روند تنها برای پنج نفر دادگاه تشکیل می‌شود. و همان ها هم اکثرا تبرئه می‌شوند. بی‌حجابی باید تخلف باشد تا دست پلیس باز شود برای برخورد. نمی‌خواستیم جامعه مان به اینجا برسد، ولی رسید. سالها در غفلت خوابیدیم و در دایره تنگ دوستان مومن‌مان سرخوش بودیم. غفلت کردیم از شهر، از نوجوان‌ها. 🪴می‌گویند بیحجاب ها باید نام شان مجرم باشد چرا در لایحه عفاف و حجاب چنین نیست؟ برای این نوجوان هایی که بر اثر غفلت ما و جهالت خودشان چیزی از حکم خدا نمی‌دانند باید پرونده کیفری تشکیل داد؟ برای تمامشان؟ که دیگر شهروند عادی نباشند و انگ مجرم حک شود روی پیشانی شان؟ چشم هایمان را باز کنیم امت حزب الله. واقعیت جامعه را ببینیم و قانونی تصویب کنیم که اجرایی باشد. عملی باشد. بلکه جمع کند بساط هرزگی را. آرام کند روح و روان غلیان یافته ی جوانان‌مان را. 🪴می‌گویند چرا از حد حجاب شرعی کوتاه آمده اید؟ کوتاه آمدنی در کار نیست. حد بد پوششی که به موجب آن فرد جریمه می‌شود مشخص شده فقط. چه بسا پوشیدگی تمام تن به جز وجه و کفین را هشتاد در صد زنان ایرانی رعایت نمی‌کنند و تبیین آن برای مردم جز وظایف بزرگان حوزه است. 🪴این روزها خوش ندارم جز مسجد و امام زاده و گلستان شهدا جایی بروم. به هر خیابانی که پا می‌گذارم با دیدن زنان و دختران بی‌حجاب قلبم مچاله می‌شود. انگار کسی محکم توی دست می‌فشاردش. نفسم تنگ می‌شود و سینه ام سنگین. کارم دعاست بلکه جاهلان بیدار شوند. مغرضان خاموش شوند و با تصویب راه برای اجرای حکم خدا هموار گردد.