🔻کوری چشم به واسطه کور کردن چشمه!
✍یکی از بزرگان اهل علم و تقوا نقل فرمود: یکی از بستگانشان در اواخر عمرش ملکی خریده بود و از استفاده سرشار آن زندگی را میگذارند پس از مرگش او را دیدند در حالی که کور بود از او سببش را پرسیدند که چرا در برزخ نابینا هستی؟
گفت: ملکی را که خریده بودم وسط زمین مزروعی آن چشمه آب گوارایی بود که اهالی ده مجاور میآمدند و از آن برمی داشتند و حیوانات خود را آب میدادند به واسطه رفت وآمدشان مقداری از زراعت من خراب میشد و برای اینکه سودم از آن مزرعه کم نشود و راه آمد و شد را بگیرم به وسیله خاک و سنگ و گچ آن چشمه را کور نمودم و خشکانیدم وبیچاره مجاورین به ناچار به راه دوری مراجعه میکردند، این کوری من به واسطه کور کردن چشمه آب است
🔸به او گفتم آیا چاره ای دارد؟ گفت: اگر وارثها بر من رحم کنند و آن چشمه را جاری سازند تا مورد استفاده مجاورین گردد حال من خوب میگردد. ایشان فرمود به ورثه اش مراجعه کردم آنها هم پذیرفتند و چشمه را گشودند پس از چندی آن مرحوم را با حالت بینایی و سپاسگزاری دیدم
🔸آدمی باید بداند که هرچه میکند به خود کرده است: اگر به کسی ستم نموده به خودش ستم کرده، اگر به کسی نیکی کرده به خودش نیکی کرده است. اگرسر کسی را بریده درمواقف برزخی خودش بی سر است و در جهنم سرو پایش به هم پیچیده است چنانچه میفرماید: (فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصی وَ اْلاَقْدام)
از اینجاست که حضرت زینب کبری علیهاالسّلام در مجلس یزید به آن ملعون فرمود: ( (وَما فَرَیْتَ اِلاّ جِلْدُکَ وَما قَطَعْتَ اِلاّ رَاءْسُکَ ؛ نبریدی مگرپوست خودت را وجدا نساختی مگرسر خود را) ).
📚 منبع :داستان های شگفت آیت الله دستغیب