💥 قضیه سوریه و دل سپردن به خدای یکتا
✍ علی شیرازی
فرعون دستور داده است، همه پسران را بکشند تا موسی به دنیا نیاید. اما خدای حکیم چه اراده کرده است؟ وَأَوحَينا إِلىٰ أُمِّ موسىٰ؛ ما به مادر موسی الهام کردیم که: أَن أَرضِعيهِ؛ او را شیر ده؛ فَإِذا خِفتِ عَلَيهِ فَأَلقيهِ فِي اليَمِّ؛ و هنگامی که بر او ترسیدی، وی را در دریا (ی نیل) بیفکن؛ وَلا تَخافي وَلا تَحزَني إِنّا رادّوهُ إِلَيكِ؛ و نترس و غمگین مباش، که ما او را به تو بازمیگردانیم؛ وَجاعِلوهُ مِنَ المُرسَلينَ؛ و او را از رسولان قرار میدهیم!
موسی را درون یک جعبه قرار بده و در رود نیل بینداز!! خوب که مادر موسی از همه برید و فقط به خدا دل بست: فَرَدَدناهُ إِلىٰ أُمِّهِ كَي تَقَرَّ عَينُها وَلا تَحزَنَ وَلِتَعلَمَ أَنَّ وَعدَ اللَّهِ حَقٌّ؛ ما او را به مادرش بازگرداندیم تا چشمش روشن شود و غمگین نباشد و بداند که وعده الهی حق است!
همه این کار برای این بود که فقط دل به خدا بسپرد و امیدش خدا باشد. فرمود: أَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَىٰ أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ؛ به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه کوچ بده که حتماً دشمنان از پی شما خواهند آمد. دشمن امت موسی را تعقیب کرد و آن ها نگاه کردند و دیدند در پشت سرشان فرعونیانند و در جلو نیز رود نیل وجود دارد. نه راه پیش دارند و نه راه عقب گرد، هر دو مسدود و خطرناک است!
در آیه دیگری فرمود: لَقَدْ أَوْحَيْنا إِلى مُوسى أَنْ أَسْرِ بِعِبادي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَريقاً فِي الْبَحْرِ يَبَساً لا تَخافُ دَرَكاً وَ لا تَخْشى؛ همانا به موسى وحى كرديم كه بندگانم را شبانه روانه كن و راهى خشك در دريا براى آنان باز كن كه نه از تعقيب دشمن خواهى ترسيد و نه [از غرق شدن] مىهراسى.
اما امت موسی ترسیدند. قرآن می فرماید: قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ؛ ياران موسى گفتند: ما قطعا گرفتار خواهيم شد! خوب که ناامید شدند: قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ؛ موسی گفت: چنين نيست، بىترديد پروردگارم با من است و به زودى هدايتم خواهد كرد. در اوج ناامیدی خدا امید را برمی گرداند و دشمن را نابود می کند.
فرمود: فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُمْ مِنَ الْيَمِّ ما غَشِيَهُم وَ أَضَلَّ فِرْعَوْنُ قَوْمَهُ وَ ما هَدى؛[پس] فرعون با لشكريانش از پى آن ها رفتند و موجى از دريا كه بر آن ها افتاد، آن ها را فرا گرفت. و فرعون قوم خود را گمراه كرد و به جايى نرسانيد.
در پایان جنگ ۸ ساله نیز دشمن فاو را پس گرفت. شلمچه را گرفت. تا جاده خرمشهر به اهواز پیشرفت کرد. در اوج ناامیدی که دل ها متوجه خدا شد، ورق برگشت تا آنجا که صدام تسلیم شد. راه کربلا را باز نمود. کم کم خودش سقوط کرد و ایران در عراق صاحب قدرت شد.
امروز هم قضیه همین است. قضایای غزه و لبنان و سوریه، همه حوادث برای این است که من و شما فقط به خدا توجه کنیم. یقینا به دنبال انس با خدا، پیروزی حق و شکست جبهه باطل نمود پیدا می کند.
قرآن فرمود: وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَليلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِي الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ يَتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَيَّدَكُمْ بِنَصْرِهِ وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ؛ و به خاطر بياوريد هنگامى را كه شما در روى زمين، گروهى كوچك و زبون بوديد؛ آنچنان كه مىترسيديد مردم شما را بربايند، ولى او شما را پناه داد، و با يارى خود تقويت كرد، و از روزيهاى پاكيزه بهرهمند ساخت.
خدا فرشتگان را از آسمان نازل کرد: یُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلافٍ مِّنَ الْمَلآئِكَةِ مُسَوِّمِینَ؛ خداوند شما را به پنج هزار نفر از فرشتگان، كه نشانههايى با خود دارند، مدد خواهد داد! کاری که نمونهاش را در جنگ بدر و در جنگ سیوسه روزه لبنان دیدیم.
از یاری خدا ناامید نشویم. یقین داشته باشیم که خدا راهی را در جلوی ما باز می کند که خود ما هم باور نمی کردیم.
اگر همه امید ما خدا باشد، خدا راهی نزدیک تر برایمان می گشاید. چه بسا مثل عراق، خدا آمریکا را فرستاد و حکومت صدام رو زیرورو کرد. آمریکا هزینه کرد و جبهه مقاومت صاحب عراق شد. اگر دل به خدا بسپریم، برای خدا که کاری ندارد ما را به پهنه عزتی ببرد که باور نمی کردیم. هرگز ناامید نشویم. چه کسی باور می کرد، موسی در کاخ فرعون رشد کند و فرعون را بشکند. به وعده های خدا اطمینان داشته باشیم، سختی ها و گرفتاری های دنیا، ما را از هدفمان باز ندارد. «إِنَّ مَعِىَ رَبِّى»، بدانیم خدا با ما است. یقین داشته باشیم که پیروزی نهایی از آنِ خدا و بندگان شایسته خداست.