🔸
#بسم_الله_قاصم_الجبارین 🔸
📗 رمان
#شاخه_زیتون 🌿
یک
#دخترانه_امنیتی
🖊نویسنده:
#فاطمه_شکیبا
قسمت دوازدهم
دوم شخص مفرد
دیگه الان اشکالی نداره درباره جزئیات پرونده م باهات حرف بزنم. مگه نه؟ اتفاقا خوبه همه چیزو برات بگم. تو بری به خدا بگی، پادرمیونی کنی بلکه گره از کارمون باز بشه.
همیشه وقتی سر یه پرونده ای داغون بودم، فقط کافی بود یه سر بیام خونه یا بیام در دانشگاهتون؛ یا ازت بخوام یه قرار بذاریم باهم و ببینمت. دیگه بقیه ش با خودت بود. قلق من دستت بود، میدونستی چه مرگمه و باید چکار کنی که آروم بشم. قلق من فقط نه، قلق مرتضی و بابا هم دستت بود. دقیقا میدونستی هرکدوم به چی نیاز داریم...
من شخصا، فقط نیاز داشتم ببینمت و اگه می شد سرمو بذارم روی پاهات و نوازشم کنی. عین مامان. من بچه ت می شدم و تو مامانم می شدی. هیچی هم نمی پرسیدی که چی شده؟ چون میدونستی نباید بپرسی... اصلا از چشمام می فهمیدی. بعد من چشمامو میذاشتم رو هم... شاید گاهی چندکلمه حرف میزدم، مختصر و مبهم. تو از همون چند کلمه می فهمیدی الان باید حرف بزنی یا نه... گاهی شروع میکردی حرف زدن، گاهی ام سکوت.
وقتی بلند میشدمم با همون حالت مادرونه ت می گفتی چقدر لاغر شدی... چقدر چشمات گود افتاده... بعدم یه خوراکی میدادی بهم.
این پرونده بدجور داره پیچ میخوره. طرف جزء مدیرای مهم صنایع دفاعه. خیلی هم پاکه. هیچ نقطه سیاهی تو پرونده ش نیس. تمیز تمیز! کوچکترین کاری خلاف دستورالعمل های حفاظتی نکرده. توی قسمت تحت مدیریتش نشت اطلاعات داریم. بالاخره با کلی بالا و پایین کردن، تونستیم بفهمیم با سرویس های بیگانه مرتبطه. اونم داستانی داشت که چطوری فهمیدیم... خیلی طرف باهوشه! به عقل جن هم نمی رسه جاسوس باشه. نمیدونیم چطوری مرتبط شده؛ چون تمام راه های ارتباطیش رو کنترل کردیم. دوتا خط تلفن به اسمشه، یکی دائمی یکی اعتباری. یکی برای تماس های کاریشه یکی هم برای کارای بانکی و روابطش با خانواده ش. خط ها سفید سفیدن. با هیچ آدم مشکوکی مرتبط نیست. حتی توی پیامرسانا و شبکه های اجتماعی اکانت نداره. ایمیل هم نداره. هیچی! هیچی! هیچی!
تنها نقطه مشکوک، خانمشه. ستاره جناب پور. یه زن دو رگه ایرانی آلمانی که خانواده ش آلمانن. زنش مربی ورزشه و خیریه هم داره. گاهی هم میره به فامیلاش سر بزنه. چون خانمه تابعیت ایران داره و دو تابعیتی نیست، مشکل قانونی هم براشون پیش نیومده.
داشتیم به بن بست می خوردیم. شاید خواست خدا بود که دخترش بهمون کمک کنه. داستان داشت این کمک کردنش. دختره فکر کرده بود مامانش عضو یکی از فرقه های ضاله شده. به معلم دوران دبیرستانش گفته بود و از اون طریق وصل شده بود به خانم صابری ما. خانم صابری هم رفت ته و توی قضیه رو درآورده بود و دیده بود که بعله... اوضاع خیلی خرابه. خانم صابری نشست همه اون کانال ها و گروها رو چک کرد و فهمید جناب پور با چندتا خط دیگه که به اسم خودش نیست، با ادمین کانالای اون فرقه ها مرتبطه و حتی یکی دوجا خودش ادمینه.
می بینی؟ از نشت اطلاعات صنایع دفاعی رسیدیم به ترویج فرق ضاله! می بینی کار خدا رو؟ الان نمیدونم چکار کنم... آخه اینا به هم ربطی ندارن... اصلا شاید جناب پور آدم منحرفی باشه اما ممکنه هیچ ارتباطی با جاسوسی شوهرش نداشته باشه. باید براش یه پرونده جدا تشکیل بشه. اما هرچی ام فکر میکنم، می بینم جناب پور بدجوری رو اعصابمه! دادم بچه ها یه استعلام درباره ش بگیرن. باید بدم بچه های برون مرزی ببینن اون ور چکارا میکرده. حتما هرچی هست به جناب پور مربوط میشه.
⚠️
#ادامه_دارد ...
🖊
#فاطمه_شکیبا
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie