#خاطرات ‍ پدرم همیشه دعایش میکرد و می گفت: «بابا ا گر دردی را از دردمنــدی بــرداری، دنیا و آخــرت همه مان آباد است». هروقت احمد خداحافظی میکرد که به جبهه برود، میگفت: «خدا پشــت و پناهت. برو بابا و سلام من را هم به همه رزمنده ها برسون». مادرم هم با همه سختی هایی که در نبود احمــد تحمل میکرد، همیشــه برای ســلامتی اش دست به دعا بود و نذر میکرد صحیح و سالم برود و برگردد. به روایت حسن کاظمی(برادر شهید) 🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie