راوےمادر‌شهیـد 👈 خانہ‌مان‌روضہ‌امام‌حسین‌بود مصطفۍآن‌زمان4سال‌داشت. اواخرروضہ‌نزدیڪ‌اذان‌ظهـربودڪہ‌صـدای‌ترمـز شدیدۍازخیابان‌آمـد. بلافاصلہ‌یڪی‌ازهمسایہ‌هاخطاب‌بہ‌مـن‌باصـدای وحشـت‌زده‌ای‌داد زد وگفت:حاج‌خانم‌بچہ‌ات‌مـرد! ازترس‌خشڪم‌زد‌ه‌بودونمیتوانسـتم‌حرف‌بزنم بہ‌دیـوارتڪیہ‌زدم‌وآرام نشسـتم درست‌روبہ‌روۍڪتیبہ‌یااباالفضل‌العـباس‌بـودم همین‌ڪہ‌چشمـم‌بہ‌ڪتیبہ‌افتادگفـتم:یاابالفضـل العـباس‌این‌پسـرنذرشما،سـربازوفدایۍشـما... بعـدهم‌بہ‌آقامتوسـل‌شـدم‌ڪہ‌بلایۍسرش‌نیامـده باشد. وخداروشڪرآن‌روزبہ‌خیـرگذشـت.سرش‌شڪستہ بودامابہ‌خیـرگذشت. از این‌نذر‌سـال‌هاگذشت‌وباهیچڪس‌درمیان نگذاشـتم. 🌷 فقط برای حضرت اباالفضل شیر نذری هر سال در روضه پخش میکردم. این نذرےدر همہ‌ی‌سال‌هاادامہ‌داشـت‌واین‌راز‌بین من‌وحضـرت‌ابالفضـل‌بود. 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie