وزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» روز 22 مرداد ماه نوشت: «دولتهای پیدرپی آمریکا از جمله جرج دبلیو بوش، باراک اوباما و دونالد ترامپ این واقعیت را که آمریکا در افغانستان جنگ را باخته است، پنهان میکردند. دولتهای آمریکا معتقد بودند: «ایجاد ابهام بدون راهبردی منسجم» بهتر از اعتراف به شکست است».
شکست سنگین و مفتضحانه آمریکا در افغانستان مهمترین خبر این روزهای دنیاست. این شکست با هیچکدام از شکستهای قبلی آمریکا از شکست در جنگ ویتنام تا شکست در جنگ سوریه قابل مقایسه نیست. «کارتر مالکاسیان» مشاور ارشد رئیس سابق ستاد مشترک ارتش آمریکا که دو سال در ولایت هلمند بوده است، در کتاب 500 صفحهای «جنگ آمریکا در افغانستان» که همین روزها منتشر گردیده مینویسد:
«هیچ شکی وجود ندارد که ما جنگ را باختهایم» وی میگوید آمریکا این جنگ را در حالی باخته است که برای پیروزی در آن از «پیچیدهترین و کشندهترین نیروی هوایی جهان» استفاده کرده است. وی مینویسد آمریکا در حالی که از 140 هزار نیروی مجهز به بهترین سلاحها استفاده کرد نتوانست بر حداکثر 75000 نیرویی که بهطور معیوب تجهیز شده بودند، پیروز شود. مالکاسیان اضافه میکند آمریکا در طول این 20 سال بیش از دو تریلیون دلار هزینه کرده است. ملایمترین اعتراف مقامات آمریکایی به شکست در این جنگ از سوی «جن ساکی» سخنگوی
کاخ سفید بیان شد. او در روز 19 تیر گذشته به رسانهها گفت: «نمیتوانیم برای جنگ افغانستان اعلام پیروزی کنیم زیرا این جنگی است که طی 20 سال موفقیت نظامی در آن حاصل نشده است».
«دیوید سدنی» دستیار پیشین معاون وزیر دفاع آمریکا در امور افغانستان، پاکستان و آسیای میانه، 22 مرداد ماه در گفتوگو با بخش انگلیسیزبان شبکه الجزیره گفت: «پیامی که آمریکا دارد میفرستند این است که آمریکا نمیداند چه کار دارد میکند، سی روز پیش آمریکا 3000 نظامی خود را از افغانستان خارج کرد. اینها آخرین دسته از نیروهای جنگ آمریکا در افغانستان بودند».
نشریه «اکسیوس» آمریکا هم 23 مرداد ماه نوشت: «لحظهای مهم فرا میرسد. پرچم آمریکا که بر فراز مناطق تحت حاکمیت آمریکا به اهتزاز درآمده است، به پایین کشیده میشود». عمق این فاجعه برای آمریکاییها تا آنجاست که ژنرال «دیوید پترائوس» فرمانده سابق نیروهای آمریکا و ناتو در افغانستان، در مصاحبه روز 23 مرداد ماه با شبکه تلویزیونی بیبیسی گفت: «خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان یک کابوس است هیچ نشانه خوبی درباره بهبود وضع در آینده وجود ندارد».
هر چند آمریکاییها در هفتههای اخیر تلاش کردند تا با تصویرسازی کاذب، عمق افتضاحی که پس از 20 سال جنایت و صرف دستکم
دو تریلیون دلار هزینه و برجای گذاشتن دستکم شش هزار نظامی کشته آمریکایی به وجود آوردهاند را بپوشانند، اما ابعاد این شکست سنگین بهگونهای است که توفیقی در آن بهدست نیاوردهاند. واقعیت عریان این است که آمریکا در «طولانیترین جنگ تاریخ خود» - به تعبیر باراک اوباما- شکست خورده و با افتضاح تمام آن را ترک کرده است.
داستانپردازی بعضی از مقامات آمریکایی مثل دیوید پترائوس که سالها در اداره این جنگ سنگین مسئولیت مستقیم داشتهاند؛ از شکست در این جنگ به گونهای است که گویا دلیل ناراحتی آنان، شکست اخلاقی در این جنگ است. آنان میگویند ما علیرغم 20 سال تلاش نتوانستیم تروریزم را در افغانستان ریشهکن کرده و مردم آن را نجات دهیم و یا میگویند شکست ما این است که نتوانستیم دموکراسی که با اشغال نظامی افغانستان! وعدهاش را داده بودیم محقق کرده و ناچار شدیم در میانه کارزار جنگ با تروریزم، مردم افغانستان را به حال خود رها کنیم. ولی این واقعیت ندارد. داستان اصلی، شکست اهداف راهبردی آمریکا در این جنگ است.
جنگ افغانستان براساس اسنادی که وجود دارد در حدفاصل سالهای 1373 تا 1378 طراحی گردیده است. در سال 1373 ژنرال
«پل ولفوویتز» که بعدها به مقام معاون وزیر دفاع آمریکا رسید، مأمور شد تا طرحی را برای تسلط مطلق آمریکا بر قرن 21 آماده کند. او در این سال با مشارکت 400 نیروی نظامی، اطلاعاتی و سیاسی تهیه طرح قرن 21 آمریکا را آغاز کرد و در سال 1378 به پایان رساند. این گروه در دانشکده نیروی دریایی آمریکا در ایالت مریلند مستقر شد. در طرح تهیه شده این تیم، یک مانع مهم شناسایی شد و آن وجود سیاستهای معارضهگرایانه چهار قدرت آسیایی علیه آمریکا یعنی روسیه، چین، ایران و هند بود. کمیته پل ولفوویتز برای رفع این مانع مهم، اشغال نظامی بلندمدت افغانستان که نقطه تلاقی این چهار قدرت آسیایی است، پیشنهاد کرد و به تصویب مقامات امنیتی و نظامی دولت «بیل کلینتون»
رساند. براساس نگرشهای مطرحشده در همین کمیته، دولتی مرکب از نئوکانها در آمریکا سر کار آمد و حدود هفت ماه پس از آن واقعه تاریخی 11 سپتامبر 2001 به وقوع پیوست؛ تا مقدمات اشغال نظامی افغانستان فراهم شود. کما اینکه آمریک