🗞⌛️از دیروز تا امروز⏳🗞 ✍ از ابوسعید ابوالخیر سوال کردند : این حسن شهرت را از کجا آوردی ؟ ابوسعید گفت : شبی مادر از من آب خواست. دقایقی طول کشید تا آب آوردم. وقتی به کنارش رفتم. خواب ، مادر را در ربوده بود. دلم نیامد که بیدارش کنم. به کنارش نشستم تا پگاه ... مادر چشمان خویش را باز کرد، وقتی کاسه ی آب را در دستان من دید، پی به ماجرا برد و گفت: فرزندم امیدوارم که نامت عالم‌گیر شود.