📙 | در کوچه‌پس‌کوچه‌های جهاد || خاطرات تلخ و شیرین جهادگران سراسر کشور از اردوهای جهادی 🔰 به مناسبت هفته کتاب و کتاب‌خوانی 📙 چشم‌هاش قرمز شده بود، اصلاً به حال خودش نبود. تازه از مشهد برگشته بود؛ فهمیده بود فقط تا پایان سال سوم راهنمایی می‌تونه درس بخونه چون آقای داماد معتقدند «من کار می‌کنم که زندگی کنم نه‌اینکه خرج تحصیل بدم!» 📙 فهمیده بود عشق و خانواده می‌تونه دوتا باشه چون همسرش هنوز عاشق دختر همسایه است، همسایهٔ همان خونه‌ای که قرار است اون‌جا زندگی کنند. 📙 سرش رو بالا نمی‌آورد، می‌گفت من که نمی‌خوام ازدواج کنم این کارها برای چیه؟ ولی بالاخره مجبور شد، دیگه کار از کار گذشته بود و صیغهٔ محرمیت هم جاری شده بود. 💻 مطالعه و دانلود کامل کتاب: jahadgaran.org/?p=49114 @jahadgaran | جهادگران