⛔️ تقاطع احمدی نژاد و جریان اصلاحات ✅اختصاصی دلایل تحرکات اخیر احمدی نژاد و علت بازنشر دیدگاه های فعلی وی از سوی جریان اصلاحات. 👈قسمت اول ✍هوشنگ نادری اگر به صحنه سیاسی جامعه خود نگاهی بیندازیم خواهیم دید که همواره بعد از انقلاب دوقطبی هایی شکل گرفته و ازاین محل سبدهای رای قابل تفکیک به دو جناح و جبهه مختلف است احمدی‌نژاد هم اگرچه نمک نشناسی کرد و هیچگاه خود را اصولگرا ندانست اما برکسی پوشیده نیست که او از درون جبهه اصولگرایی قد کشید و با حمایت این جبهه و از مسیر تقابل جریان اصیل انقلاب ،با غربگرایان به قدرت رسید. چون در انتخابات ۱۴۰۰ اصلاحات پیش بینی میکند بدنه اجتماعی لازم را نداشته باشد به دنبال آلترناتیوی برای جبران این کمبود است در فیزیک یک فرضیه هست که مدعی است ،دو خط موازی در بی نهایت به هم میرسند این فرضیه در سیاست هم مصداق دارد و نمونه عینی آن رسیدن خط فکری احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی به همدیگر از طریق برخی مولفه هاست یعنی حتی در این زمان که هاشمی دیگر حضور فیزیکی ندارد باز هم دو پارا گفتمان بهاری و تدبیر و امیدی در گفتمان کارگزارانی که میراث هاشمی است، قابل تجمیع ،تعریف و ردیابی است گفتمانی که معتقد به اسلام منهای ولایت فقیه با تاکید و تکیه بر فن سالاران و کنار گذاشتن وجه انقلابی یا از منظر ایشان تقابلی ،به ویژه مقابله با استکبار جهانی را میتوان فاکتورهای قابل اعتنای آن محسوب کرد باید اعتراف کنیم احمدی نژاد خود نیز تمایل بسیار شدیدی برای دیده شدن دارد در مدیریت یک نظریه هست مبنی بر اینکه پست سازمانی به افراد هویت می دهد و افراد بعد از دوران بازنشستگی، احساس بی هویتی می کنند و از این دوران به عنوان نقش بی نقشی تعبیر می شود، یعنی اینکه افراد در جامعه حاضر هستند اما نقشی ندارند به نظر میرسد شخص احمدی نژاد نیز از این قاعده مستثنا نیست و به هر شکل تلاش میکند دوباره به قدرت بازگردد و هیچ اهمیتی ندارد که رای دهندگان به او چه کسانی باشند، و او به لحاظ شخصیتی تنها نیاز به این دیده شدن دارد از طرفی می دانیم که وی انسان هوشمندی است و به همان میزان که وجهه تقابلی و لجاجت دارد ،اکنون که دیگر در قدرت نیست، مصلحت را آن دانسته است تا تمامی خطاها و اشتباهات صورت گرفته را متوجه سایرین نموده و خود را پاک و پاکیزه در منظر افکار اجتماعی معرفی نماید برای همین تمایل دارد از شگرد هایی که سابق بر این خاتمی و هاشمی و روحانی از ان استفاده کرده اند تبعیت نماید و برای همین است که اکنون به سمت بعضی هنرمندان تمایل پیدا کرده است و از برخی افراد هنرمند که تصور می کند در نزد عامه مقبول هستند اسم می برد او از این اسامی جهت شستشوی عملکرد خود( که بعضی طیف ها نمی پسندیدند) استفاده ابزاری میکند این تبری جویی تنها به محدوده جغرافیای ملی منحصر نمی شود بلکه بیرون از مرزها نیز به ترفند مذاکره با آمریکا و همسایگان روی آورده است، او تصور می کند پروژه ای را که روحانی و تیم سیاسی اش نتوانست به درستی پیاده نماید و عملاً در داخل و خارج ناموفق عمل کرد، از آنجا که گمان می کند همچنان این بحث مقبولیت داخلی و خارجی دارد ،قصد دارد با تکمیل آن از نگاه انتظارات داخلی در اندازه برداشتن تحریم ها و از منظر قدرت های جهانی و منطقه‌ای در اندازه تکمیل نقشه آمریکا برای تسری مذاکره به بخش های موشکی و محدود کردن نقش فعال منطقه ای انقلاب اسلامی گام بردارد پس رفتارهای اخیر او این پیام را به طراحان و بازی سازان حاضر در صحنه داخلی و عرصه بین المللی منتقل می کند، آن فردی که می تواند شما را به آمال و آرزوهایتان برساند من هستم شاید خود مذاکره برای احمدی نژاد یک ابزار باشد، وسیله ای برای به قدرت رسیدن در داخل و مطرح شدن در اندازه چهره ای بین المللی، اما مذاکره برای یک طیفی در داخل وسیله نیست و هدف است و به هر کسی که بتواند آنها را به این مقصود برساند دل می بندند 👈ادامه دارد