📚بہ‌وقت‌ڪتاب: 🥀 ✍🏻نویسنده:سیدمهدۍشجاعے پاࢪت ۷۶ ))این فریادى است که شایسته زنان است و مرثیه سرایى بر داغدیدگان آسان است .(( اما نه ، این شعر، مشکلى از یزید را حل نمى کند. بهترین گواه ، عکس العمل نزدیکان و اطرافیان اوست . ناگهان زنى از زنان بارگاه یزید، بى اختیار، با سربرهنه ، خود را به درون مجلس مى افکند، بر سر بریده امام ، سجده مى برد و فریاد واحسیناه سر مى دهد و از میان ضجهه ها و مویه هایش این کلمات شنیده مى شود: ))اى محبوب خاندان رسول اهلل ! اى فرزند محمد! اى غمخوار یتیمان و بیوه زنان ! اى کشته حرامزادگان ! اى یزید! خدا دست و پایت را قطع کند و به آتش دنیا قبل از آخرت بسوزاند. یزید، دستور مى دهد که او را هر چه سریعتر از مجلس بیرون ببرند. ابوبرزه اسلمى رو مى کند به یزید و مى گوید: ))واى بر تو اى یزید! هیچ مى دانى چه کرده اى و چه مى کنى ؟ به خدا قسم من شاهد بودم که بر همین لب و دندانى که تو چوب مى زنى ، پیامبر بوسه مى زد و خودم شنیدم که درباره او و برادرش حسن ، مى فرمود: ))شما هر دو سرور جوانان اهل بهشتید. خدا بکشد قاتالن شما را و لعنتشان کند و مقیم دوزخشان گرداند که بد جایگاهى است .(()41) خشم یزید از این کالم ابوبرزه اسلمى ، افزونتر مى شود و فرمان مى دهد که او را کشان کشان از مجلس بیرون ببرند. و او در آن حال که توسط ماءموران بر زمین کشیده مى شود به یزید مى گوید: ))بدان که تو در قیامت با ابن زیاد محشور مى شوى و صاحب این سر، با محمد )صلى اهلل علیه و آله و سلم (.(( یحیى بن حکم برادر مروان که همیشه از یاران و نزدیکان یزید بوده است ، فى البداهه این دو بیت را براى یزید مى خواند: ))آنان که در کربال بودند، در خویشاوندى نزدیکترند از ابن زیاد که به دروغ ، خود را جا زده است . آیا این درست است که نسل سمیه مادر بدکاره ابن زیاد به شماره ریگ بیابانها باشد و از دختر رسول اهلل ، نسلى باقى نماند؟!)41) یزید، چوبى را که در دست دارد، به سوى او پرتاب مى کند و فریاد مى زند: ))ببند دهانت را.(( یحیى به اعتراض از جا بلند مى شود و به قهر مجلس را ترك مى کند و به هنگام رفتن فقط مى گوید: ))دیگر در هیچ کار با تو همراهى نخواهم کرد.(( راءس الجالوت ، پیر مردى است از علماى بزرگ یهود که یزید براى به رخ کشیدن قدرت خود، او را به این مجلس ، دعوت کرده است . اما اکنون شنیدن حرفهاى تو و دیدن رفتار یزید، او را دچار حیرت و شگفتى کرده است . رو مى کند به یزید و مى پرسد: ))آیا این سر، واقعا سر فرزند پیامبر شماست و این کاروان ، خاندان اویند؟!(( یزید مى گوید: ))آرى ، اینچنین است .(( راءس الجالوت مى پرسد: ))به چه جرمى اینها کشته شدند؟(( یزید پاسخ مى دهد: ))او در مقابل حکومت ما قد برافراشت و قصد براندازى حکومت ما را داشت .(( راءس الجالوت ، بهت زده مى گوید: ))فرزند پیامبر که به حکومت ، شایسته تر است . نسل من پس از هفتاد پشت به داود پیامبر مى رسد و مردم به سبب این اتصال ، مرا گواهى مى دارند، خاك قدمهاى مرا بر چشم مى کشند و در هیچ مهم ، بى حضور و مشورت و دستور من عمل نمى کنند. 🕯🍂' الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🖤🍃 @jahadetabiinvasavaderesanehei 🔴 اینجا دریچه ای برای افزایش سواد رسانه ای و بصیرت افزایی می باشد ❌انتشار بدون لینک کانال جایز نمی باشد '