✍ . . . شخصی وارد مغازه ای شد ، صاحب مغازه قرآن گوش می داد ؛ از او پرسید کسی مُرده است که قرآن را روشن کردی ؟ صاحب مغازه گفت : بله ،| قلبمان مرده است | :👈🏻 زندانی در زندان قرآن طلب می کند تا از تنهایی درآید. . . :👈🏻 مریض در بیمارستان قرآن طلب می کند ، برایم قرآن بیاورید تا خداوند مریضیم را شفا دهد . . . :👈🏻 غریب از وطن دور افتاده با خود قرآن حمل می کند تا در غربت در امان باشد. . . :👈🏻 و مرده آرزو می کند کاش قرآنی همراهش بود تا درجات خود را با آن بالا می برد . . . < و ما نه زندانی هستیم ، نه مریض ، نه غریب ، نه مرده تا قرآن را طلب کنیم ... > قرآن روبروی ماست ، روبروی چشمانمان ؛ منتظر هستیم تا به بلائی گرفتار شویم سپس قرآن را باز کنیم. ...........................................https://eitaa.com/jahfadarahbary نشر پیام صدقه جاریست