✍دلم که میگیرد " مُجیر " را باز میکنم "سُبحانَکَ یا اللهُ،تَعالَیتَ یا رَحمنُ" " اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر" کم کم،معصیت هایم از ذهنم عبور می کند اشک،اشک ، اشک ، اشک دانه های مروارید اشک هایم را به نخ میکشم وقتی به صد و یکی رسید نخ را گره میزنم شروع میکنم: " استغفرالله ربی و اتوب علیه " اما مگر معصیت های من با یک دور تسبیح پاک میشود؟ تو نگاهم کردی،گناه کردم..گفتی : توبه کن !! اما نکردم... گفته بودی : " شما را نیافریدم مگر برای عبادت " در حالی که دوباره توبه شکستم ... اما تو باز هم روزی ام را نبریدی ... خندیدم و شکر نگفتم : سالم بودم و سجده نکردم ... اما بعد از هر قطره اشک شکایت کردم ... باز نگاهم کردی و خندیدی ناشکرتر از من نیافریدی، نه؟؟؟؟ "سُبحانَکَ یا سَیِّدی، یا مَولی " " اَجِرنا مِنَ النارِ یا مُجیر" ای مولای من معصيت هايم بسيار است. اما تو آن بخشندهء مهربانی " یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لهُ " " یا حَبیبَ مَن لا حبیبَ لَه " جز خودت چه کسی رفیقم خواهد شد؟ " من که جز تو کسی را ندارم " اگر تو هم نبخشی به چه کسی پناه ببرم؟ " تنها پناه بی پناهان " الهی العفو الهی العفو الهی العفو 💞" خدایا " در این ماه عزیز از تو میخواهم 🍃 ما را جزء " مرحومین " قرار دهی نه "محرومین " " آمین یا رب العالمین " 🥀 دلم التماس دعا میخواهد،